فرموده است : بل خلق ما خلق فأقام حدّه .
يعنى : آنچه را بيافريده از نيستى به هستى در آورده و بر طبق حكمت و
[ 547 ]
مصلحت ، اندازه و شكل و نهايت و مدّت و فايده براى آن قرار داده ، و آنچه را صورتگرى كرده صورت نيكو به آن بخشيده ، و آن را از اعتدال و استحكام بهرهمند ساخته است .
17 اين كه هر چه جز اوست سر بر فرمان او دارد اشاره به كمال قدرت و احاطه علم خداوند به همه اشياست .
18 فرموده است از اين كه چيزى او را فرمانبردار باشد سودى براى او حاصل نيست ، زيرا لازمه سودبرى نيازمندى است كه در مورد خداوند متعال ممتنع است . و اين توصيف به غنا و بىنيازى خداوند اشاره دارد .
19 اين كه دانش خداوند به درگذشتگان مانند دانش او به بازماندگان ، و علم او به آسمانها و جهان بالا همانند علم او به زمينها و جهان پايين است ، اشاره است به اين كه علم خداوند به دست آمده از غير نيست ، و در آن هيچگونه دگرگونى و بازيابى حاصل نمىشود ، و چيزى براى او نادانسته نيست تا از نو دانسته شود ، بلكه علم خداوند متعال ازلى و ابدى و هميشگى و سرمدى است ، و در حدّ تمام و كمال ، و دور از كاستى و نقصان است و نسبت همه ممكنات و موجودات در پيشگاه علم خداوند مساوى و يكسان مىباشد ، و ما تحقيق درباره اين مطلب را در موارد مناسب از مباحث علم آلهى شرح دادهايم . و توفيق از خداوند است .