1 فرموده است : خالق العباد . . . تا النّجاد .
اين گفتار اشاره به اين است كه خداوند مبدأ همگى موجودات است ،
توضيح داده مىشود كه واژه عباد شامل همه آنانى است كه در آسمانها و زمينند ،
چنان كه خداوند متعال فرموده است : « إنْ كُلُّ مَنْ فِيْ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إلاَّ آتِيْ الرّحْمَنِ عَبْداً [ 2 ] » و اجسام فلكى نيز از عباد رحمان به شمارند ، زيرا براى فرشتگان به منزله اجسامند ، و مسطّح گردانيدن و گسترانيدن زمين اشاره به آفرينش زمين ، و اين كه آن را بستر جاندارانى كه آفريده قرار داده است و مسيل الوهاد ( سرازير كننده سيل آب به گودالها ) و مخصب النّجاد ( روياننده گياه در بلنديها و تپّهها ) اشاره به آفرينش ديگر چيزهايى است كه مايه سود و بهرهبردارى انسان از آنها در اين دنيا مىگردد .
با توجّه به نكات فوق دانسته مىشود كه اين عبارات و الفاظ همگى موجوداتى را كه ممكن الوجودند شامل مىگردد و اين ثابت و محقق است كه
[ 2 ] سوره مريم ( 19 ) آيه ( 93 ) ، يعنى : هيچ موجودى در آسمانها و زمين نيست جز اين كه خداوند را بنده است .
[ 544 ]
آفريننده ممكنات نمىتواند ممكن الوجود باشد و در نتيجه لازم مىآيد كه خالق متعال واجب الوجود باشد .
2 از صفات سلبى خداوند است كه اوّليّت او را ابتدايى نيست يعنى براى اوّليّت او حدّى نيست كه اشيا در آن حدّ متوقّف و به آن منتهى گردد و اگر چنين بود لازم مىآمد كه خداوند متعال محدث باشد و هر محدثى ممكن الوجود است ،
و در اين صورت واجب الوجود نبود ، و اين خلف است ، زيرا ثابت است كه خداوند متعال واجب الوجود است .
3 اين كه ازليّت او را پايانى نيست ، يعنى هيچ پايان و آخرى براى خداوند وجود ندارد ، زيرا در غير اين صورت پذيرنده عدم بود و واجب الوجود نبود ، و اين نيز خلف است .