فرموده است : فإنّ اللّه جعل محمّدا ( ص ) . . . تا داعى ربّه .
اين سخن استدلالى است بر اين كه فرموده است : و إلاّ فلا يأمن الهلكة .
توضيح مطلب اين كه خداوند متعال پيامبر گرامى ( ص ) را نشانه قيامت و علامت نزديكى آن و مژده دهنده بهشت و بيم دهنده عذاب قرار داده و او را بر احوال آخرت آگاه ساخته است ، سپس پيامبر خدا ( ص ) با شيوهاى كه بيان شد و گوياى نفرت و دشمنى آن حضرت با دنيا و پرهيز او از آن است عمرش را گذرانيد و از جهان رفت ، و بىگمان اگر رغبت و اعتماد به دنيا ، و اتّخاذ رويهاى خلاف اين شيوه ، موجب هلاكت ابدى نبود ، پيامبر خدا ( ص ) از دنيا دورى نمىگزيد و از آن بيزارى نمىجست ، ليكن او از آن دورى جست چون گرايش بدان موجب هلاكت و نابودى بود ، بنابر اين تأسّى به پيامبر گرامى ( ص ) در پشت پا زدن به دنيا واجب است و كسى كه به آن بزرگوار در اين باره اقتدا نكند مصون از هلاكت نيست . در برخى از نسخهها واژه علما به كسر عين روايت شده است ، كه در اين صورت مجازا از باب اطلاق نام مسبّب بر سبب به كار رفته است ، زيرا پيامبر اكرم ( ص ) سبب حصول علم و يقين به وقوع قيامت است . اين كه فرموده است :
رسول گرامى ( ص ) سنگى بر روى سنگى ننهاد كنايه از اين است كه بنايى بر پا نساخت .
پس از اين امام ( ع ) به عظمت منّتى كه خداوند به سبب نعمت وجود پيامبر اكرم ( ص ) بر مردم نهاده ، و او را مقتدا و رهبر خلايق قرار داده تا از او پيروى كنند و در پى او گام بردارند اشاره مىكند و آن را بزرگ مىشمارد ، و در دنبال اين مطلب برخى از احوال خود را كه درباره ترك دنيا و اعراض از لذّات آن به پيامبر
[ 10 ] حبّ الدّنيا رأس كلّ خطيئة .
[ 525 ]
گرامى ( ص ) تأسّى جسته است ذكر مىكند تا آن جا كه به قباى خود آن قدر وصله زده كه ديگر از وصله زننده آن شرم مىكند ، و گفتار آن كس را كه به آن بزرگوار گفته است : ديگر از آن دست نمىكشى و آن را دور نمىافكنى ؟ ذكر كرده و پاسخ زيبايى را كه به اين گوينده داده نقل كرده است .