بخشى از اين خطبه است :
منها :
سَبِيلٌ أَبْلَجُ اَلْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ اَلسِّرَاجِ فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلصَّالِحَاتِ وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلْإِيمَانِ وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ اَلْعِلْمُ وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ اَلْمَوْتُ وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ اَلدُّنْيَا وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ اَلْآخِرَةُ وَ إِنَّ اَلْخَلْقَ لاَ مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ اَلْقِيَامَةِ مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى اَلْغَايَةِ اَلْقُصْوَى
[ 6 ] عايشه بر شكست و رسوايى خود در جنگ جمل اندوه مىخورد و اگر از دشمنى با اهل بيت پيامبر ( ص ) توبه كرده بود بر استر سوار نمىشد و به اتّفاق امويان و مروانيان از دفن جنازه امام مجتبى ( ع ) در كنار قبر جدّش پيامبر خدا ( ص ) جلوگيرى نمىكرد ، اين واقعه را حاكم در مستدرك ، ابن سعد در طبقات ، سبط بن جوزى ، ابو الفرج اصفهانى ، مسعودى و ديگران نوشتهاند ، و آنچه ابن عبّاس در اين هنگام به عايشه گفته است كه : تجمّلت تبغّلت و لو عشت تفيّلت معروف است ( يعنى : سوار شتر شدى جنگ جمل را پديد آوردى و اكنون سوار استر شده اين هنگامه را به پا كردهاى و اگر زنده بمانى بر فيل هم سوار خواهى شد ) ، چه خوب گفته است مؤلف كتاب روضات الجنات كه : « ابن ميثم با اين كه شيعه است سخنانى دارد كه بوى تسنّن از آن به مشام مىرسد » رجوع شود به جلد 7 كتاب مزبور صفحه 217 ( مترجم ) .
[ 475 ]