فرموده است : و لو دعيت . . . تا آخر .
اين گفتار حقّ و درست است ، زيرا انگيزهاى كه عايشه براى كارهاى خود در قبال آن حضرت داشت در برابر ديگران نداشت .
[ 5 ] چنان كه شارح خود اشاره كرده ، آنچه درباره علل كينه و دشمنى عايشه در اين جا آورده نقل سخنان ديگران است ، و شارح معتزلى ابن ابى الحديد پس از بيان اينها به احترام فوق العادهاى كه رسول اكرم ( ص ) نسبت به فاطمه ( ع ) ابراز مىداشت اشاره و مىگويد : پيامبر خدا ( ص ) در حضور عام و خاصّ نه يك بار بلكه بارها و نه در يك جا بلكه در جاهاى مختلف فرمود : « فاطمه سرور و سيّده زنان جهانيان است ، همتاى مريم دختر عمران است ، هر كس او را بيازارد مرا آزرده و هر كس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده ، و او پاره تن من است » و اين سخنان و امثال آن بر كينه عايشه مىافزود ( رجوع شود به شرح ابن ابى الحديد جلد 9 ص 192 الى ص 195 ) ( مترجم ) .
[ 474 ]