سيزدهم : فرموده است : بان من الأشياء بالقهر لها و القدرة عليها . . . تا إليه .
اين جملات در ذكر صفاتى است كه خالق را از مخلوقات ، و آفريدگان را از آفريدگار جدا ، و آنچه را كه در خور آنهاست بيان مىكند . آنچه از شؤون آفريدگار متعال است اين است كه بر آفريدگان ، غلبه و استيلا دارد و قادر به ايجاد و معدوم كردن آنهاست ، و آنچه در خور آفريدگان است خضوع و فروتنى آنها است كه يوغ زبونى امكان را به گردن دارند ، و به عزّت و قدرت او نيازمندند ، و در هستى خود و به دست آوردن كمالات به او رجوع دارند ، و بدينهاست كه ميان آفريدگان و آفريدگار جدايى و تباين حاصل مىشود .
چهاردهم : درباره تنزيه حقّ تعالى از صفات زايد است ، به ترتيبى كه ذكر كرده و فرموده است : كسى كه خداوند را توصيف كند او را محدود كرده ، و كسى كه او را محدود كند او را به شمارش در آورده است ، اين قياس با كاملترين تقرير و بليغترين تحقيق عينا در خطبه نخستين آمده جز اين كه در آن جا ، و من أشار إليه فقد حدّه ، و در اين جا و من وصفه فقد حدّه فرموده است ، و لكن مراد از توصيف خداوند در اين جا ، اشاره به او از طريق وهم و خيال و اثبات او به گونهاى از كيفيّات و صفات است ، بنابراين معناى عبارت در هر دو خطبه يكى است .