فرموده است : ألا و إنّ من أدركها منّا . . . تا نظره .
يعنى : هر كس از ائمّه طاهرين ( ع ) از خاندان او ، اين فتنهها را درك كند ، و با اين آشوبها همزمان شود ، با چراغى روشنى بخش از ميان ظلمات اين حوادث خواهد گذشت ، واژه سراج ( چراغ ) را براى كمالات نفسانى او كه با فروغ علوم
[ 1 ] سوره بقره ( 2 ) آيه ( 216 ) يعنى : چه بسا چيزى را دوست مىداريد ، و در واقع براى شما شرّ و بدى است .
[ 394 ]
و اخلاق فاضله راه حق را روشن مىسازد استعاره آورده است و با واژه منير آن را ترشيح داده است ، اين گفتار خبر از اين است كه آن كس كه در زمان وقوع اين فتنهها قرار گرفته ، و از خاندان اوست ، از كمال معرفت حقّ برخوردار ، و از باطل جداست ، و اين حوادث شبههاى براى او به وجود نمىآورد ، و در صدق و صفاى عقيدهاش تأثيرى نمىگذارد ، او با پيروى از انوار هدايت حقّ تعالى بر صراط مستقيم گام بر مىدارد ، و به اصلاح اوضاع مىپردازد ، و هيچ چيزى او را از اين راه باز نمىدارد ، بلكه در اين كار به راه پدران شايسته خود مىرود ، و به صفات فاضله و اخلاق كريمه ملتزم و متعهّد مىباشد ، از اين رو هر جا گرهى در كار است آن را باز ، و مشكل شبهات مردم را بر طرف مىكند ، و قيد شكّ را از گردن نفوس آنها مىگشايد ، يا اين كه با دادن فديه ، اسيران را از بند رهايى داده و آزاد مىگرداند ، همچنين گمراهيها را كه به هم پيوند خورده و نفوذ ناپذير شده است تا آن جا كه ممكن است ، دستخوش نابودى و پراكندگى مىسازد و آنچه را از امور دين گرفتار نابسامانى و پراكندگى شده اصلاح ، و رخنههاى فساد و تباهى را مسدود مىگرداند ، او پنهان از ديده مردم است . پيگير و ردشناس اثر پاى او را نمىبيند ،
هر چند بسيار جستجو و پيگيرى كند .
به راستى ائمّه اهل البيت ( ع ) در ميان مردم همواره ناشناخته و مقهور بودهاند ، كسى آنها را نمىشناخت مگر اين كه آنها خودشان را به او معرّفى مىكردند ، تا آن جا كه اگر كسى در پى شناخت آنها بود ، و آنها نمىخواستند او آنها را بشناسد خود را به وى معرّفى نمىكردند ، من نمىگويم كه شخص امامان ( ع ) شناخته و سرشناس نبودند ، بلكه منظورم اين است كه كسى نمىدانست كه آنها صاحبان حقّ و به خلافت و ولايت امر سزاوارترند .