فرموده است : حلوا رضاعها ،
اين جمله نيز براى شيرخوارگان از اين ناقه استعاره شده ، و اين كه گفته شده در آغاز شير آن شيرين است ، اشاره به اين است كه دلير مردان و پيكارگران ، در آغاز نبرد به سوى آن رو مىآورند ، و هر كدام از آنها دوست دارد كه با همآورد خويش بجنگد ، و مانند شيرخواره كه مىكوشد از شير مادر شيرين كام شود ، براى به دست آوردن حلاوت پيروزى تلاش مىكند .
همچنين واژه علقم ( حنظل ) را براى تلخى فرجام اين جنگ استعاره آورده است .
جهت مناسبت ، شباهت تلخى حنظل و تلخكامى حاصل از سرانجام اين جنگ ، و همگونى است كه در اين دو تلخى حسّى و روحى وجود دارد ، واژههاى باديا ،
مملوّة ، حلوا و علقما بنابراين كه حالند منصوبند ، و كلمات پس از آنها بر حسب اين كه فاعلند مرفوع شدهاند ، و درباره اين كه واژه علقما كه اسم جامد است چگونه ممكن است لفظ عاقبتها را كه پس از آن است رفع داده باشد بايد گفت كه اين واژه جانشين اسم فاعل شده و مانند اين است كه : مريرة عاقبتها گفته شده باشد .