ترجمه
« اى اباذر تو به خاطر خدا خشمگين شدى ، پس به او اميدوار باش ، اين گروه براى حفظ دنياى خود از تو ترسيدند ، و تو براى حفظ دين خويش از آنها بيمناك شدى ، پس آنچه را كه به سبب آن از تو ترسيدند به خودشان واگذار ،
و براى حفظ آنچه از جهت آن از تو مىترسند كه دين توست از آنها بگريز ،
آرى چه بسيار نيازمندند به آنچه تو آنها را از آن منع كردى و چه قدر بىنيازى از آنچه تو را از آن منع كردند ، و بزودى خواهى دانست چه كسى فردا سود
[ 1 ] ربذه : محلى بىآب و علف در چهار يا پنج فرسنگى مدينه بوده كه قبر ابوذر غفارى در آن جاست . ( مترجم )
[ 265 ]
مىبرد ، و كدام كس بيشتر مورد رشك خواهد بود ؟ ؟ ، و اگر درهاى آسمانها و زمينها به روى بندهاى بسته شود ، و او پرهيزگارى را پيشه كند ، خداوند در آن ميان راه خلاصى براى او خواهد گشود ، جز حقّ ، كسى با تو دمساز نمىشود ، و جز باطل چيزى تو را به وحشت نمىافكند . اگر دنياى آنان را مىپذيرفتى تو را دوست مىداشتند ، و اگر چيزى از آن به خود اختصاص مىدادى تو را در امان مىگذاشتند . »