شرح
امام ( ع ) در اين خطبه مردم را با ذكر برخى از زشتيهاى دنيا به شرح زير ، از
[ 259 ]
آن پرهيز مىدهد :
1 اين كه مردم در دنيا مهمانند ، واژه ضيف را كه به معناى مهمان است براى مردم و آنچه از دنيا آرزو دارند استعاره فرموده ، و جهت مشابهت اين است كه ، مدّت اقامت مردم مانند مهمان در دنيا محدود ، و دوران توقّف آنها پايان يافتنى ، و كوچ كردنشان از آن نزديك است ، و واژه مؤجّلون ترشيح اين استعاره است .
2 اين كه مردم در دنيا بدهكارانى هستند ، واژه مدين را كه به معناى بدهكار است از آن نظر استعاره آورده كه بر انسان اعمالى واجب شده كه از او خواسته مىشود ، و پيمان از او گرفته شده كه خود را از پليدى الحاد و كفر پاكيزه سازد ، واژه مقتضون ترشيح اين استعاره است ، زيرا وظيفه وامدار اين است كه وام خود را بپردازد ، سپس با توجّه به اين كه انسان را مؤجّل يعنى در گرو وقتى معيّن و مدين يعنى بدهكار خوانده ، ذكر أجل را تكرار ، و به اين كه پيوسته در حال نقصان است توصيف فرموده است ، و در اين هم شكّى نيست كه آنچه ماندنى نيست در حال كمى و كاستى است ، و ذكر عمل كه بايد خالص و شايسته براى خداوند انجام شود ، و اين كه وامى است كه بر ذمّه انسان است و بايد آن را ادا كند و از آن به عمل محفوظ تعبير شده است ، براى اين است كه با توجّه به نقصان عمر به كار آخرت بپردازند ، و در محافظت بر اعمال و اصلاح و اخلاص در عمل بكوشند ،
واژههاى أجل و عمل هر دو خبر براى مبتداى محذوفند ، يعنى أجلكم أجل منقوض ، و عملكم عمل محفوظ . عمرتان كوتاه و كردارتان محفوظ مىباشد .