منظور از غبرة الخاشعين
( غبار اهل خشوع بر چهره آنان نشسته ) تنگى معاش و بدى حال و جامه خشن و سوختگى چهره زاهدانى است كه از بيم عذاب خداوند به اين صفات آراسته شده ، و خود را از آرايشها و خوشيهاى دنيا پيراستهاند واژه ظماء را كه به معناى تشنگى است ، براى اشتياق خود به ديدار آنها استعاره فرموده ، به مناسبت اين كه مانند آب در هنگام شدّت تشنگى ، به وجود آنها نياز است ، و چون شوق به ديدار آنها را به منزله عطش بيان فرموده واژه ظماء را به كار برده است . مراد از واژه عقدة ، دين و آيينها و قانونهايى است كه موجب استوارى اساس آن است و مقصود از جمله يحلّ دينكم عقدة عقدة ، اين است كه شيطان پشت پا زدن به قانونها و سنّتهاى دين را در نظر شما خوب جلوه داده ، و پيوندهاى شما را با آن ، يكى پس از ديگرى مىگسلاند ، و عقده عبارت از سنّت اجتماعى است كه شارع مقدّس بنا به مصالح امّت وضع ، و در اجراى آن تأكيد كرده است ،
و جدايى از اجتماع ، موجب گسستن اين پيوند است ، نزغات شيطان همان حركات فسادانگيز ، و نفثات او وسوسههايى است كه پياپى در دلها به وجود مىآورد ، و مراد از كسى كه نصيحت و خيرخواهى را به شما اهدا مىكند ، خود آن بزرگوار است ، و توفيق از خداست .
[ 214 ]