3 فلا الدّاعى أجابوا . . . تا بواعظ .
اين گفتار شرح حال عاصيان و گنهكارانى است كه دعوت خدا را نپذيرفته و از آن سرپيچى كردهاند ، و در بيان عيبها و زشتيهاى آن گروه از مردم است كه شيفته دنيا و زيورهاى آن شده و در دوستى آن فرو رفتهاند ، و نيز براى آنهايى كه از ارتكاب معاصى دست باز داشته و اوامر آلهى را اجرا و دعوت او را اجابت كردهاند هشدارى است بر اين كه به آنها گرايش و اعتماد نكنند و به آنچه آن مردم به آن گرفتارند خود را دچار نسازند ،
و براى همين گنهكاران نيز تذكّر و تنبيه است شايد از خواب غفلت بيدار شوند و عيوب خود را بشناسند و به راه حق باز آيند ، امام ( ع ) واژه جيفة را براى دنيا استعاره فرموده است و وجه مناسبت اين است كه خوشيها و زيورهاى دنيا از نظر خردمندان و پرهيزكاران همواره مورد نفرت بوده ، و آن را همچون مردارى آلوده و گنديده دانسته و از آن گريزان مىباشند ، چنان كه درباره آن گفته شده است :
و ما هى إلاّ جيفة مستحيلة
عليها كلاب همّهنّ اجتذابها [ 14 ]
فإن تجتنبها كنت سلما لأهلها
و إن تجتذبها نازعتك كلابها [ 15 ]
و مىتوان مفهوم شعر دوّم را وجه استعاره مذكور دانست ، همچنين واژه افتضاح ( رسوايى ) براى كسانى استعاره شده كه به گردآورى مال و منال دنيا مشهور گشته و بدين سبب از جرگه صالحان و پرهيزكاران خارج شدهاند جهت مناسبت اين است كه چون رو آوردن به جمع آورى مال ، و اعراض از خدا ، و اشتغال به امور دنيا از نظر شارع مقدّس و پويندگان راه آلهى از بزرگترين گناهان كبيره و اعمال زشت است ، و افتضاح عبارت از مكشوف شدن بديهايى است كه قبح آنها مسلّم مىباشد لذا امام ( ع ) شهرت داشتن به مال و ثروت و حرص بر
[ 14 ] دنيا جز مردارى گنديده نيست كه سگانى گرد آن را گرفتهاند و كوشش آنها ربودن آن است .
[ 15 ] اگر از آن دورى گزينى از شرّ مردمش سالم مىمانى و اگر آن را بربايى سگانش به جنگ با تو بر خواهند خاست .
[ 108 ]
گردآورى آن را به افتضاح و رسوايى تشبيه فرموده است ، و مىتوان صدق افتضاح را در اين مورد بر سبيل حقيقت دانست نه مجاز ، و واژه أكل مال كنايه از جمع مال است ، واژه اصطلاح براى همبستگى و توافق در محبّت دنيا مجازا آمده و از باب اطلاق اسم ملزوم بر لازم آن است ، زيرا اصطلاح عبارت از سازش و تراضى پس از دشمنى و ناسازگارى است و در اين جا توافق آنها در امور دنيا در همه احوال مراد است .