18 و لا يردّ امرك من سخط قضاءك :
مراد از امر در اين جا قدر است كه بر وفق قضاى آلهى نازل مىشود ، و همان گونه كه پيش از اين روشن كردهايم قدر
[ 96 ]
شرح و تفصيل قضاست ، اين بيان نيز گوياى منتهاى قدرت و كمال سلطنت خداوند است ، زيرا خداوند به وجود هر چيزى عالم باشد ناگزير آن چيز وجود دارد خواه آن چيز مطابق ميل و محبوب بنده باشد يا نباشد ، چنان كه خداوند متعال فرموده است : وَ يَأْبَى اللّهُ إلاّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ [ 6 ] » إنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ [ 7 ] » « وَ إنْ يَمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إلاَّ هُوَ وَ إنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَديْرٌ [ 8 ] » در اين جا عجز و زبونى از اين كه امر خدا را نمىتوانند برگردانند تنها به كسانى نسبت داده شده كه از قضاى خداوند خشمگين مىشوند ، زيرا اينها هستند كه اگر مىتوانستند مقدّرات خداوند را دگرگون و ردّ مىكردند .