شرح
در اين بخش استعاراتى است :
1 واژه « شجرة » براى طايفه پيامبران استعاره شده است ، و وجه مشابهت
[ 3 ] سوره طه ( 20 ) آيه ( 7 ) يعنى . . . او نهان و مخفىترين امور جهان را مىداند .
[ 71 ]
اين است كه اين طايفه مانند درختان ، داراى ميوه و شاخهاند كه شاخههاى آنها انبيا و رسولان ، و ميوه آنها علوم و كمالات نفسانى است .
2 واژه « مشكاة » براى فرزندان ابراهيم ( ع ) استعاره شده است ، و جهت مشابهت اين است كه پيامبران از ميان فرزندان ابراهيم ( ع ) برخاستهاند ، و از خانههاى آنان انوار نبوّت و هدايت سر برآورده و تابيده است همچنان كه نور چراغ از مشكات كه جايگاه آن است مىتابد .
3 واژه « ذؤابة » ظاهرا اشاره به قريش است ، و وجه مشابهت اين است كه قريش مانند گيسوان كه از سر آويزان است خود را به شاخههاى شرف و بلندى مرتبه پدران خود آويختهاند .
4 « سرّة البطحاء » اشاره است به اين كه خداوند پيامبر ( ص ) را از برترين خاندانهاى مكّه برگزيده است .
5 واژه « مصابيح » نيز استعاره براى پيامبران است ، و وجه مشابهت آشكار است ، سابقا نيز بطور مكرّر ، آنان به مصابيح ظلمات جهل تعبير شدهاند ، يعنى پيامبران در تاريكيهاى جهالت و نادانى همچون چراغها هستند .
6 واژه « ينابيع » استعاره است ، و وجه مشابهت اين است كه همان گونه كه آب از چشمهها فوران مىكند دانش و حكمت نيز از پيامبران ريزش دارد .