لغات
جولة : جنگ و گريز طغام : اوباش يآفيخ : جمع يأفوخ است كه به بالاى دماغ گفته مىشود .
حسّ : ريشه كن كردن تذاد : كشانده و رانده مىشود إنحاز : لغزيد لهاميم : جمع لهوم و به معناى خوبان از مردم است وحاوح : جمع وحوحه به معناى آوازى است كه با گرفتگى از سينه دردمند برخاسته مىشود .
نضال : جمع نضل به معناى شمشير است شجر : نيزه زدن