فرموده است : حتّى بعث محمّدا ( ص ) . . . تا من بعد .
اين عبارت مشتمل بر مباهات به پيامبر گرامى ( ص ) و در ستايش او و نيرومندى دين اسلام است و همچنين در نكوهش مال اندوزان و دوستداران دنيا پس از آن حضرت است ، اين خطبه نتيجه و حاصل خطبه سابق است ، كه گويا در آن از بد حالى و سختى و تنگدستى مردم در روزگار گذشته سخن رانده و از اين كه آن اوضاع بدين گونه پايانى نيكو يافته بر آنها منّت نهاده است . امام ( ع ) براى پيامبر گرامى ( ص ) اوصافى را به شرح زير بيان مىفرمايد :
1 صفت شهيد براى آن حضرت اشاره است به اين كه پيامبر گرامى ( ص ) در روز رستاخيز شاهد بر اعمال خلق است چنان كه خداوند متعال فرموده است :
فَكَيْفَ اِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ اُمَّةٍ بِشَهِيْدٍ وَ جِئْنَابِكَ عَلَى هؤُلاَءِ شَهِيْداً [ 1 ] و پيش از اين درباره چگونگى اين شهادت سخن گفته شده است .
2 صفت بشير براى اين است كه پيامبر گرامى ( ص ) مژده دهنده پاداشهاى بزرگى است كه خداوند براى مؤمنان ، آماده و به آنان وعده فرموده است .
3 صفت نذير براى اين است كه آن حضرت گنهكاران و سركشان را به عذابهاى دردناكى كه خداوند براى آنان آماده فرموده ، بيم داده است .
خداوند متعال اين صفات سه گانه پيامبر ( ص ) را در اين آيه شريفه ذكر فرموده است : « إنَّا أَرْسَلْناكَ شَاهِداً و مُبَشِّراً و نَذِيْراً [ 2 ] » و اين سه صفت كه در آيه شريفه ذكر شده ، حال مىباشند .
[ 1 ] سوره نساء ( 4 ) آيه ( 41 ) يعنى : چگونه است حال هنگامى كه از هر امّتى گواهى آوريم و تو را بر اين امّت به گواهى خواهيم .
[ 2 ] سوره فتح ( 48 ) آيه ( 8 ) ، يعنى : ما تو را فرستاديم تا گواه و مژده دهنده و ترساننده باشى .
[ 44 ]
4 صفت خير البريّة طفلا يعنى در خرد سالى از همگان بهتر بود ، زيرا چنان كه مىدانيم ملاك برترى و فضيلت ، كردار نيك و پايدارى در راه خداست ، و چون آن حضرت از آغاز كودكى و خرد سالى به سبب داشتن اين صفات از همه برتر بود ، امام ( ع ) فرموده است : كه او در كودكى از همگان بهتر بود .
5 صفت و أنجبها كهلا يعنى در بزرگسالى از همه بزرگوارتر و برگزيدهتر بود ،
زيرا بزرگوارى و برگزيدگى مستلزم داشتن صفات بزرگوارانه و برگزيدن و به كار بستن فضيلتهاى عالى انسانى است ، و آن حضرت در جوانى و بزرگسالى معدن هر فضيلت و در پيرى برگزيدهترين آنان بوده است واژههاى طفلا و كهلا نيز بنابراين كه در جمله حالند منصوب شدهاند .
6 صفت أطهر المطّهرين شيمة يعنى خوى و سرشت او از همه پاكان ،
پاكيزهتر بود ، زيرا آن حضرت متمّم مكارم اخلاق و كامل كننده آنها بود و هر صفت خوب و خوى نيكويى از آن حضرت كسب شده است ، لذا سرشت او از همه پاكيزهتر و خلق و خوى او از همه فاضلتر و كريمانهتر بود .
7 صفت أمطر المستمطرين ديمة يعنى بذل و بخشش او از همه بيشتر بود ،
ديمه به بارانى گويند كه رعد و برق در آن نباشد ، و در اين جا صفت ابرى را كه در آن اميد چنين بارانى است براى آن حضرت استعاره فرموده و با واژه . ديمة اين استعاره ترشيح شده است ، و اين كنايه از منتهاى جود و احسان آن حضرت است ،
چنان كه آن بزرگوار وقتى شب فرا مىرسيد به خانه باز مىگشت و هر چه زر و سيم در خانه يافت مىشد ، صدقه مىداد و چيزى از آنها به صبح باقى نمىماند . شيمة و ديمة در جمله تميز مىباشند .