ترجمة
بشر در جهان نشانه پيكان مرگها است ، رنجها و دردها بسويش شتابان و ( سلامتى و عمر ) او را يغما گرانند با هر جرعه آشاميدنيش گلو گرفتنى و با هر لقمه خوردنيش اندوههائى است ، بنده ( بيچاره خداى ) نعمتى را در نيابد جز آنكه از ديگرى جدا گردد ، و روزى از عمرش بسويش نشتابد جز
[ 1098 ]
آنكه روزى ديگر از دورانش را از وى باز ستاند ، بنابراين مائيم ياران مرگها كه جانهايمان نشانه ( خدنگهاى ) نابوديها است ( هر قدمى را كه برميداريم گامى واپس ميگذاريم ، و هر شبى را ميرسيم روزى را پشت سر مينهيم ) پس از كجا ما ماندن را اميدوار باشيم ، در صورتيكه اين شب و روز براى ما از روى شرف چيزى نداده و بنائى بنيان ننهادهاند ، جز آنكه بشتاب هر چه تمامتر در پراكندگى آنچه گرد كرده بودند ، و ويرانى آنچه كه بنا نهاده بودند بازگشتند ( فرّ و جوانى نور ديدگان گوهر دندان را باز ستاندند ، پيرى ناتوان و سپيد ابروان را در برابر رنجهاى توانفرساى گيتى برجاى گذاردند ) .