ترجمة
پس از آنكه از جميع و تأليف اين دائرة المعارف علوى فارغ شدم آنرا نهج البلاغة ( راه روشن و آشكار بلاغت ) ناميدم زيرا اين كتاب درهاى بلاغت را بروى خواهان آن گشوده و راه طالب آنرا نزديك مينمايد عالم و متعلّم از آن برخوردار ، زاهد و بليغ از آن مستفيض ميگردند و شخص مطالعه كننده اين كتاب در اثناى مطالعه بسخنان عجيب و شگفت انگيزى در توحيد و عدل و منزّه بودن خداوند سبحان از شباهت بمخلوقبرخورد ميكند ، سخنان شيرينى كه تشنكامان زلال صاف علوم و معارف آلهيّه را سيراب نموده و بيماران ( دردهاى كفر و شرك و نادانى ) را شفا ميبخشد ،
( زنگ ) شبهه را ( از آئينه دلهاى تيره ) ميزدايد ، از درگاه خداوند جهان ( در اين راه ) كمك و يارى طلبيده و پناه ميبرم باو از خطاى دل پيش از خطاى زبان ( زيرا زمام امور بدست دل است و تا دل كاريرا تصويب نكند بزبان جارى نميشود و حرفهاى ناروا كه بزبان جارى ميشود از دل بر ميخيزد ) و از لغزش سخن قبل از لغزش قدم ( زيرا سخنى كه بخطا گفته شود بسا كه موجب فتنهها و فسادها شده و باز گرداندنش محال لكن راهى كه بخطا رفته شد بآسانى ميتوان از آن بازگشت ) و خداوند مرا ( در كارها ) كفيل و وكيل نيكوئى است .
[ 31 ]