ترجمة
از سخنان آنحضرت عليه السّلام است ( در تشويق مردم به پشتيبانى از حق و نگران نبودن از كمى اهل آن ) ايگروه مردمان در راه رستگارى براى كمى رهروان نترسيد ( و آنرا از دست نگذاريد ) زيرا مردم بر سر خوانى گرد آمدهاند كه زمان سيريش كم ، و گرسنگيش بسيار است ( لذا رادمردان دل آگاهى كه دست از نعمتها و زينتهاى زود گذر اين خوان كشيدهاند كماند ، و دلبستگانش زياد ، پس شما همان راهى كه اشخاص صاحب نظر پيمودهاند به پيمائيد تا رستگار شويد ) اى مردم دو چيز مردم را ( براى خشم و عذاب خدا ) گرد ميآورد ، يكى خوشنودى ( از گناه ) ديگرى ، خشم ( از فرمانبردارى و اطاعت حقّ هنگاميكه امر بمعروف و نهى از منكر از ميان قومى رخت بر بست ، و مردم از نكوهش گنهكاران خوددارى كرده ، و براى خدا بخشم نيامدند ، گو اينكه مرتكب گناه ديگران باشند ، خدا نيكانيكه از زشتى جلوگيرى نكردند ، با بدان كيفر خواهد فرمود ، و اين داستان قوم ثمود ، اين سخن را نيكو گواهى است ) زيرا ناقه ( حضرت صالح پيغمبر قوم ) ثمود را يك مرد ( ى كه سرخ موى ، زرد چشم ، بدقيافه ، زنا زاده ، بنام قدّار بود ) پى كرد و كشت ، خداوند وقتى عموم آنها را ( از آن گناه ) خوشنود يافت ، عذاب را بر همگيشان نازل فرمود ، چنانچه در قرآن كريم سوره 26 آيه 57 فرمايد : فَعَقَرُوها فَأَصبَحُوا نادِمينَ ، همه قوم ثمود ناقه را پى كرده ، و بامدادان ( كه عذاب را ديدار كردند ) پشيمان شدند ( كه چرا مرتكب را كيفر نكرده ، بلكه از كارش ابراز خرسندى كردند ) امّا عذاب آنها ( هنگام فرو ريختن و ويران شدن خانهها ) جز اين نبود كه زمينشان صدائى كرد همچون صداى گاو آهن تفته كه در زمين سست و هموارى بيندازند .
اى مردم هر كه راه راست را به پيمايد ( از صحراى غوايت بشهرستان هدايت و ) بآب و آبادى برسد ، و هر كه بيراهه برود ، دچار بيابان بىآب و گياه ( گمراهى ) شود .