ترجمة
از نامههاى آنحضرت عليه السّلام است بفرمانداران شهرها درباره نماز ( كه آن را بموقع بايد خواند ) نماز ظهر را با مردم بجماعت هنگامى بگذاريد كه سايه آفتاب باندازه خوابگاه بزى برگردد ( و
[ 906 ]
آن وقت فضيلت آنست نه هنگام وجوب ، و فقهاء اماميّه رضوان اللّه عليهم اجمعين بوسيله اصطرلاب و دائره هنديّه وقت فضيلت نماز ظهر را بيان فرمودهاند كه مقام را مجال تشريح آن نيست ، لكن كسيكه شناساى اصطرلاب و دائره هنديّه نيست ، بايد چوبى كه ته آن پهن و سرش باريك باشد در آفتاب جائى نصب كند ، وقتى كه سايه آن باندازه خودش رو بمغرب برگشت نماز ظهر را بگذارد ) نماز عصر را با آنان هنگامى بگذاريد كه خورشيد در پاره از روز روشن و درخشان بوده ، و ميتوان تا ( هنگام غروب پياده ) دو فرسخ راه پيمود ( و اين براى كسى است كه بخواهد نماز ظهر و عصر را با هم بگذارد ، و گرنه فعلا كه در ميان شيعه بنا بروايات ائمّه طاهرين و اقوال علماء كه بآنها استدلال جستهاند نماز عصر را پس از ظهر هر وقت خواندند درست است و اغلب چنين ميخوانند ) امّا نماز مغرب را با آنها هنگامى بگذاريد كه روزه دار افطار ميكند ، و حاجى بمنا روانه ميشود ، و نماز عشاء را با آنها هنگامى بخوانيد كه ثلثى از شب گذشته و سرخى ( حمره مشرقيّه ) پنهان ميگردد ، و نماز صبح را با آنها هنگامى بگذاريد ، كه شخص چهره رفيق و همراه خود را بشناسد و با آنها نماز بگذاريد ، نماز ناتوانترين آنان ، و فتنه و فساد برپا نكنيد ( و خيلى طول ندهيد فسوسا كه حضرت عليه السّلام در اينجا أمرأ را از طول دادن نماز منع ميفرمايند ، لكن در زمان ما برخى جهّال كه خود را بصورت اهل علم درآوردهاند ائمّه جماعت شده ، و براى جلب جماعت باندازه نماز را تند ميخوانند كه نه عوام بيسواد ميتواند اذكار را با او بخواند ، و نه اگر با سوادى در آنجا گير افتاده باشد ميتواند حروف را از مخرج ادا كند ، وقتى هم آن امام جماعت را تذكّر دهى ، تشبّث باين جمله از فرمايش پيدا كرده گويد ملاحظه اضعف مأمومين لازم است ، در صورتيكه او بايد ملاحظه اضعف مأمومين را كرده ، اينقدر تند نخواند ، بار الها از هواهاى غلبه كننده بتو پناه ميبريم و بس ) .
[ 907 ]