111 و من خطبة له ع ذكر فيها ملك الموت ع و توفيه الأنفس
هَلْ تُحِسُّ بِهِ إِذَا دَخَلَ مَنْزِلاً أَمْ هَلْ تَرَاهُ إِذَا تَوَفَّى أَحَداً بَلْ كَيْفَ يَتَوَفَّى اَلْجَنِينَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَ يَلِجُ عَلَيْهِ مِنْ بَعْضِ جَوَارِحِهَا أَمْ اَلرُّوحُ أَجَابَتْهُ بِإِذْنِ رَبِّهَا أَمْ هُوَ سَاكِنٌ مَعَهُ فِي أَحْشَائِهَا كَيْفَ يَصِفُ إِلَهَهُ مَنْ يَعْجَزُ عَنْ صِفَةِ مَخْلُوقٍ مِثْلِهِ از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است كه در آن ملك الموت و قبض روح كردن او اشخاص را ياد آورى فرموده :
( اى كسيكه ميخواهى بكنه ذات خدا دسترسى پيدا كنى ، براى آنكه بدانى اين امريست محال يكى در كارآمد و رفت ملك الموت كه يكى از مخلوقات خدا است باريك شود و ببين ) آيا هنگاميكه عزرائيل داخل در خانه ميشود تو احساس ميكنى ، تا وقتى كه روحى را قبض ميكند ، تو او را ميتوانى ببينى ( البتّه كه نه ) بلكه ( امر عجيبى است كه ) او چگونه جنين را قبض روح ميكند در شكم مادرش ، آيا از بعض از اعضاى مادر بر آن بچّه در ميآيد ، يا اينكه روح طفل بامر بامر پروردگارش بسوى او ميآيد ، يا اينكه ملك الموت با
[ 304 ]
آن طفل در احشاء مادرش ساكن است ( پيدا است كه هيچيك از اين كارها را نميتوانى تشخيص بدهى پس در اينصورت من متحيّرم از اينكه ) چگونه ميخواهد خداى خويش را وصف كند ، كسيكه از وصف كردن ملك الموت كه مانند خودش مخلوقيست عاجز است .