ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است ( در ستايش خداوند يكتا و وصف محمّد مصطفى ( ص ) و سفارش مردم را بپرهيز و تقوا ) ذات مقدّس :
خدائى را ستايش سزا است كه باندازه از آثار و نشانههاى بزرگوارى و سلطنتش ( از آسمان و زمين و خورشيد و ماه و اختران و صحرا و دريا و نبات و حيوان و جماد براى بندگانش ) هويدا ساخت و بقدرى قدرتهاى شگفت انگيزش را نشان داد كه ديدههاى خردها را مات و حيران ساخت ، و خاطرات افكار و نفوس ( بشرى ) را از شناسائى حقيقت ذاتش مانع گرديد ، و من از روى ايمان و يقين و اعتراف ( بدل و زبان ) گواهى ميدهم كه جز او خدائى نيست ، و نيز گواهى ميدهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله بنده و رسول آن خدا ميباشد ، خداوند او را هنگامى ( براى ارشاد بشر ) فرستاد كه نشانههاى رستگارى كهنه ، و راههاى گشاده دين كور و تاريك گرديده بود ( و ابدا از حقّ و حقيقت نام و نشانى نبود ) محمّد ( ص ) در اين هنگام حق را هويدا كرده ، مردم را با پند ( هاى شيرين و دلكش ) بسوى هدايت كشانده ، و بعدل و داد و ميانه روى امر فرمود ، درود خدا بر او و بر آل او باد .
مردم بدانيد خداوند شما را بيهوده بدون مقصد و عزمى نيافريده ، و همين طور بىسرپرستيتان رها نفرموده است ( تا بدلخواه خويش هر كاريرا بكنيد ، و هر راهى را برويد بلكه ) او اندازه نعمتهائيرا كه بشما داده ، و شماره نيكوئيهائيكه دربارهتان فرموده است ميداند ، پس گشايش ( ابواب احسان ) و رهائى ( از دست نفس ستمكار ) را از او درخواست نمائيد ، و همواره خواهان بخششهاى او باشيد ،
و بدانيد ( كه علمش بافعال و كردار شما محيط است ) نه پرده او را از شما ميپوشاند ، و نه درى از شما بروى او بسته شود ، خدائى است كه در هر مكان و زمان و وقتى حاضر ، و هر أنس و ( ملك و ) جنّى را ناظر است ، عطا و ؟ دهش در ( سدّ ) كرمش رخنه بيفكند . و بخشش ( هر اندازه هم بسيار باشد ) از گنجش نكاهد ، درخواست سائل آنرا تمام نگردانده ، و نعمتهايش بپايان نرسد ، بخشش او درباره شخصى شخيص ديگرش باز ندارد ، و آوازى از آواز ديگرش سرگرم نسازد ، هنگام بخشيدن ( عطاى ) بديگرى از گرفتن از ديگرى باز نماند ، خشم درباره گنهكار از رحمت درباره فرمان بردار ، و رحمت درباره اين او را از عذاب درباره آن حيران و سرگردان نگرداند ، نه پوشيدنيها او را از پيدائى
[ 559 ]
بپوشاند ، و نه پيدائيها او را از پوشيدنيها مانع آيند ( خدائى است در همه جاها و مكانها حاضر و بكلّيّه زمان و مكانها ناظر و مسلّط ) نزديك و دور و بالا و پائين پيدا و پنهان ، و پنهان و پيدا است ، غائب است و مغلوب نيست ، آفرينش را از روى مكر و حيله نيافريد ، و از روى درماندگى از آنان يارى نخواست ( بلكه با كمال قدرت مخلوق را به حسب اقتضاى حكمت ايجاد فرمود ، و هيچگاه تغييرى در ملك و سلطنت او راه نيافته و نخواهد يافت ) .
بندگان خداى من شما را بتقوى و پرهيز از خدا سفارش ميكنم ، زيرا كه آن تقوى مهارى است ( كه شخص را بسوى خوشنودى خدا ميكشاند ) و ستونى است ( كه انسان را در پناه خويش از آتش دوزخ نگه ميدارد ) پس بريسمانهاى محكم تقوى و حقايق آن ( كه احكام الهيّه است ) چنگ در افكنيد ،
تا آنها شما را بسوى مركز راحتى و آرامش ( يقين ) و اوطان وسيعه ( ايمان ) و بدژهاى مستحكم محافظت ( از شيطان ) و منزلهاى ارجمندى ( رحمتهاى يزدان ) بكشانند ( آنهم ميدانيد در چه روزى ) در روزيكه ديدهها ( از فرط اندوه ) مبهوت و باز ، و اطراف و اكناف ( از شدّت ظلمت گناه ) تيره و تار ، و قطارهاى اشتران سنگين قيمت ده ماهه نزديك بزائيدن بىصاحب بمانند ، روزى است كه در صور ( اسرافيل ) دميده شود ، و جان از هر پيكرى بدر آيد ، هر زبانى ( در هر دهانى ) لال و كوههاى زمخت و بلند و سخت مانند سراب درخشان نرم و هموار ، و مركزشان زمينى صاف ، و بدون پستى و بلندى گردد ، در آن روز نه شفيعى شفاعت كند ، و نه خويشاوندى حمايت نمايد ، و نه پوزشى پذيرفته گردد .