ترجمة
قسمتى از اين خطبه در شرح آفرينش آسمانها و چگونگى آنها است ( يكى از مخلوقات محكم و شگفت انگيز اين سپهر نيلگون معلّق است خداوند مانند سلك مرواريد ) آسمان را بدون رشته و ريسمانى منظّم و بهم متّصلش ساخت ، شكافهايش را پيوسته ، و باز شدههايش را بهم در بست ، بين هر يك از آنها با آسمان ديگرى رابطه برقرار نمود ، ( كرات معلّقه ثوابت و سيّار را بوسيله قواى جاذبه و دافعه بهم متّصل ساخت ) دشواريهاى آنرا براى فرشتگانيكه ( با رحمت ) از آن فرود آينده و باعمال بشر بالا روندهاند نرم و آسان فرمود ،
پس آسمانى را كه از دود بوجود آمده بود فرمان داد تا بهم چسبيده و سوراخهايش رفو گردد ، پس از بهم بستن آن درش را ( بروى اهل زمين ) بگشود ( ظاهرا مراد از گشودن در بابهاى رحمت الهى است كه بموقع باران از آسمان ميبارد ، و گياه خرّم از زمين ميرويد ، و بشر بواسطه آن بارانهاى نافعه بحيات خويش ادامه ميدهد ، چنانچه در قرآن س 21 ، ى 3 ، فرمايد :
اَوَلَم يَرَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمواتِ وَ الاَرضَ كانَتا رَتقاً فَفَتَقناهُما وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَئٍ حَىٍّ أَفَلا يُؤمِنُونَ ، آيا كفّار نمىنگرند كه آسمان و زمين براى آمدن باران و روئيدن نبات درشان بسته بود ، ما اندرها را گشوديم ، و زندگى هر چيز را وابسته بآب قرار داديم آيا ايمان نميآورند ) و در سر هر راهى از راههاى آسمان ( براى منع از دخول شياطين در آن ) از ستارههاى فروزان ديده بآنها بگاشت ، و بدست قدرت خويش آنرا در ميان شكاف هوا ( معلّق در فضا ) از درهم فرو ريختن نگهداشت ، پس آنرا نهيب زد تا در جاى خود درنگ كرده و سر تسليم را در پيشگاه امرش بسايد ، پس خورشيد آن آسمان را كه بينا كننده است نشانه روز ، و ماه آنرا كه محو شونده است نشانه شب قرار داد ( ماه گاهى قسمتى از شب و گاهى تمام شب را محو و ناپيدا است ) پس آن دو را در مجراى جريان ، و راه درجاتشان روان ساخت ، و براى هر يك از آنها ( اندازه معيّن فرمود ، تا اينكه شب و روز بآن دو تميز داده شود ، و از اندازه سيرشان حساب سال و ماه
[ 223 ]
معلوم گردد ، آنگاه در فضاى آن آسمان كراتى چرخان ( مانند كويهاى گردان ) آويزان كرد ، و زينت بخشيدن آن را به ستارهائيكه مانند درّ درخشان و ( به سبب دورى از ما ) پنهان و كوكبهائى كه مانند چراغ در شب فروزان است ، و تيرهاى شهاب سوزنده را بسوى شياطين گوش گيرنده افكند ، و در حاليكه آسمان را مسخّر و فرمانبردار امر خود گرداينده بود ، جارى گردانيد آنرا با ثوابتى كه در آن ثابت و سيّاراتى كه در آن سائر بعضى بالا رونده ، و برخى فرود آينده ، يكى سعد و ديگرى نحس است ( لكن طبق آيات و اخبار صعود و نزول و سعد و نحس آنها ابدا بحال بشرى كه از روى راستى بخدا ايمان دارد مؤثّر نيستند ) .