ترجمة
بندگان خداى شما را بترس و پرهيز از آن خدائيكه لباس زيبا ( ى تقوى ) را بشما پوشانيد ،
و زندگانيتان را مرتّب كرد ، سفارش ميكنم ( بدين زندگانى چند روزه پا بست نشده ، و در آن زاد و توشه گرد آورده ، و دل از آن بر كنيد زيرا ) اگر بنا بود كسى بزندگانى هميشگى ، و برگرداندن مرگ از خويش راهى داشته باشد ، البتّه اين كس سليمان ابن داود عليه السّلام بود ، آن كسى كه با داشتن پيمبرى و پايگاهى بزرگ و عالى فرمانش بر جنّ و انس ( و وحش و طير و باد ) روان بود ( با اين وصف ) همينكه از روزى خويش برخوردار ، و زمانش را بپايان رساند ، خدنگهاى مرگ از كيش نابودى بسوى وى افكنده شد ، و از پايش در آوردند ، شهرستانها و خانهها از وى تهى مانده ، و ديگران آنها را بميراث بردند مردم براى شما در روزگار گذشته ، و دوران بسر آمده جائى است از پند ( كه بايد از آنها عبرت گرفته ،
و براى كوچيدن از اين سرا مهيّا شويد بگوئيد بدانم ) كجايند عمالقه و فرزندانشان ( كه اولاد عمليق ابن لاوذ ابن ارم ابن سام ابن نوح ، و در حجاز و يمن سلطنت داشتند ) چه شدند فراعنه و پسرانشان ( كه در مصر حكومت داشتند ، و اين لفظ فرعون بر هر متمرّد گردنكشى اطلاق ميشود ، و در قيامت با فراعنه كه ادّعاى خدائى ميكردند ، همنشين خواهد بود ) كجا رفتند مردم شهرهاى رسّ كه ( در كنار چاههاى رسّ گرد آمده ، و درختى را كه يافث ابن نوح گشته بود ، بنام شاه درخت ميپرستيدند آنها ) پيمبران خداى را كشتند ، و روش رسولان را نابود ساختند ، و احكام گردنكشان را زنده كردند ، چه شدند آنانكه با لشگريان بسيار براه افتاده و هزارها ( لشگر ) را درهم شكستند ، و سپاهيان گرد كرده و شهرستانها بنا مينمودند ( با آنهمه عدّه و عدّه و سلطنت و سپاه و گنج و اقتدار رفتند و با خاك قبر و مار و مور كور هم آغوش شدند ، بدنهائيكه با آنهمه ناز و نعمت پروريده شده بود پوسيد ، دبور جنوب و شمال و نسيم صبا و ؟ گردشان را بدشتها و زمينها پاشيد ، و آثارشان را از صفحه روزگار برانداخت ، پس شما از آنها پند گيريد ، و براى روز بيچارگى چاره انديشيده ، زاد و برگى بيندوزيد ) .