ترجمة
از سخنان آنحضرتست كه پس از اينكه طلحه و زبير نقص بيعت كرده ببصره گريختند و حضرت امام حسن ( ع ) از پدر بزرگوار خود درخواست كرد كه از پى آنها نتاخته و آماده جنگشان نشود ، فرمود :
بخدا سوگند من مانند كفتاريكه در سوراخش خوابيده نيستم كه مدّتى صيّاد در كمين آن نشسته و براى فريبش بدست يا چوب نرم و آهسته بر زمين ميزند تا ( اينكه او غافل شده و بخيال طعمه از لانه بيرون آمده ) دستگير شود بلكه من به پشتيبانى كسيكه رو بحق آورده و شنواى فرمان خدا است شمشير كشيده و با گنه كارى كه پشت بر حق كرده و در آن دچار شك و ترديد شده تا زنده ، هستم ميجنگم ، پس بخدا سوگند كه من بعد از وفات رسولخدا همواره از حقّ خويش محروم و ممنوع و در كار خود يكّه و تنها ايستاده بودم ( لكن امروز كه يار و مددكار پيدا كردم بايستى براى ترويج دين با دشمنان جنگ كنم .