ترجمة
از نامههاى آنحضرت عليه السّلام است بمعاويه ( عليه اللّعنة و العذاب و آن پايان نامهايست كه حضرت پس از ردّ و بدل شدن چندين نامه بوى نگاشته ،
و او را در گمراه ساختن مردم نكوهيده ، و بتقوايش امر فرمودهاند ) :
اى مردك ناكسى كه همچون شيطان جهّال و نادان شامى را گرد خويش فراهم نموده ،
( و براى رياست چند روزه دين بدنيا درباخته ) و گروه بسيارى از مردم را تباه ساخته ،
و آنها را با ( بندهاى مكر و نيرنگ و ) گمراهيت بفريفتى ، و در موج درياى ( فسق و فجور ) خويششان در افكندى ، تيرگيها ( ى دو روئى و دغلكارى تو ) آنان را فرو گرفت ، و شبههها ( ى ناروائى كه تو در دين پديد آوردى ) آنان را با لطمات خويش درهم كوبيد ،
تا جائيكه آنها از راه راستشان كرانه گزيده ( بسوى باطل شتافتند ) سير قهقرائى كرده ، پشت ( بحقّ ) نمودند و بر حسبهاى ( پست و نكوهيده ) خويش متّكى گشتند ( اغلب اهل شام كه كور كورانه پيرو تو هستند چنيناند ) جز آن كسانيكه بينايند ( و از منظور پست تو بخوبى آگاه ) آنها از آن پس كه تو را شناختند از تو جدا شده ، و از پشتيبانيت ( دست برداشته و ) بسوى خداى در گريختند ، و اين آن هنگام بود كه آنان را بسوى سختى و دشوارى كشانده ، و از راه راستشان
[ 854 ]
برگرداندى ( و بجنگ و پيكار چون منيشان مأمور ساختى آنها خوب تشخيص دادند ، كه من پسر عمّ و جانشين رسولخدا ( ص ) و افضل امّت هستم ، لذا در جنگ با من اقدام نكردند ) معاويّه حال كه چنين است براى خودت خداى را نگران باش ، و مهارت را از دست شيطان بدركش ( و پاى در شاهراه حقيقت بگذار ) زيرا كه جهان ( دير يا زود ) از تو در كار بريدن ، و آخرت در شرف نزديكى و رسيدن است ، درود بر كسيكه پيرو راه هدايت است .