ترجمة
پاره از اين خطبه در ستايش قرآن كريم ( و پند بمردم ) است قرآن كريم آمر ( بخوبيها ) و ناهى ( از بديها ) است ( هر كه در آيات نورانى آن با انديشه بنگرد ، از زشتى به نيكى گرايد ، و آن در ظاهر ) خاموش است و ( لكن در باطن ) گويا است ( زيرا كه خواننده خويش را از تمام اخبار و آثار گذشته و آينده آگاه ميسازد ) حجّة خدا است بر بندگانش كه بر ( عمل به ) آن از ايشان پيمان ستانده ، و خودشان را گروگان آن گرفته ( تا بعهديكه در نگهدارى و عمل بقرآن با پيغمبر خدا بستهاند وفادار بمانند ، كسانيكه بند پيمان اين حبل اللّه المتين را گسستند اينان بىوفائى كرده ، و مورد سخط خدا و پيغمبر و قرآن ميباشند ) خداوند با آن قرآن نور و دين خويش را كامل گردانيد ، و هنگامى روح پيغمبر خويش صلّى اللّه عليه و آله را قبض فرمود ، كه آنحضرت از رساندن احكام قرآن كه باعث هدايت و رستگارى مردم است آسوده شده بود ، پس بزرگ شماريد از خداوند سبحان آنچه را كه او از خودش بزرگ شمرده است ( قرآن را كه متمّم و مكمّل نور و دين خداست گرامى داريد ) چرا كه خداوند چيزى را از شما پنهان نفرموده ، و فرو گذار ننمود ، با چيزى از اوامر و نواهى خويش را كه از آن خوشنود ، يا ناخوشنود بود جز آنكه از براى آن پرچمى پيدا ، و نشانه استوار و هويدا ( در آن قرآن كريم ) قرار داد تا آن پرچم و نشانه شما را از امر مكروهش بترساند ، و بسوى فعل محبوبش بكشاند ( مردم بدانيد ) خوشنودى و خشم خدا در ( گذشته و ) آينده يكسان است ( هر چه از نيكيهاى گذشتگان را كه در قرآن ستوده
[ 514 ]
نيكو ، و آنچه را كه زشت دانسته ناپسند است ) و بدانيد خداوند هر چه را كه از پيشينيان ناپسند شمرد ،
از شما نخواهد پسنديد ، و هر چه را از آنان پسنديده است ، از آن بر شما خشمگين نخواهد شد ، و جز اين نيست كه شما بايد در راه آشكارى سير كرده ، و سخنى كه پيشينيان شما گفته تكرار نمائيد ( حلال و حرام خدا در گذشته حلال و حرام ، و شما نيز بايد آنها را همانطور بدانيد ، و چيزى بر آن احكام زياد و كم نكنيد كه آن بدعت است ) خداوند خود ضامن شده كه وسائل زندگانى شما را فراهم كند ، و بفزونى و تشكّر ( از نعمتهايش ) ترغيبتان فرموده ، و ذكر خود را بزبان شما بر شما واجب گردانيده ( و در س ( 2 ) ى 152 فرموده است فَاذكُرُونى أَذكُركُم ، وَاشكُرُوا لى وَ لا تَكفُرُونِ ، مرا ياد كنيد ، تا شما را ياد كنم ، و شكر نعمتم را بجاى آورده ، كفران ننمائيد ) و او شما را بتقوى و پرهيزكارى سفارش فرموده ، و آنرا منتها درجه خوشنودى و نيازمندى خويش از خلقش قرار داده ( تا از نافرمانى بفرمانبرداريش گرايند ، و بسعادت برسند ، و گرنه خداوند منزّه از نيازمنديها است ) پس بترسيد از خدائيكه همواره برابر نظر او بوده ، موى پيشانى ، و گردشهاى ( روز و شب و نهان و آشكار شما بدست و در چنگال نيرومندى وى ميباشد ، اگر چيزى را از وى پنهان كنيد بداند ، و اگر هويدا سازيد ( با خامه قدرت در نامه اعمالتان ) مينگارد ، نگهبانان ارجمندى را بر شما گمارده ، كه نه حقّى را ساقط ، و نه ناحقّى را بر شما ثابت ميكنند ،
( چيزى از قلمشان نميافتد ، و هرچه هست همان را مينويسند ، شنوندگان و خوانندگان گرامى ) دانسته باشيد هر كه از خدا بترسد ، خدا راه بيرون شدنى از فتنها ، و نورى از تاريكيها برايش قرار دهد ، و او را براى هميشه در آنچه خواهشش در آنست ( بهشت عنبر سرشت ) جاى گزين ساخته ، و در منزل كرامت و عزّت در نزد خودش ، و در خانه كه براى ( دوستان ) خودش گزيده است فرودش آورد ،
خانه كه عرش خدا بآن سايه افكنده ، و از خوشنودى خدا روشنى گرفته ، زوّاران و يارانش فرشتگان و پيمبرانش ميباشند ، مردم پس آخرت را دريابيد ، و بر مرگها پيش تازيد ( براى آن جهان توشه و ره آوردى گرد آوريد ) چرا كه نزديك است رشته آرزوى مردم بريده ، و مرگ آنها را بربايد ،
و باب توبه برويشان بسته آيد ، شما ( هر شب را ) صبح مينمائيد در مثل آنچه كه پيشينيان شما درخواست بازگشت آنرا مينمايند ( گذشتگان و گنهكاران شما كه اجل مهلت توبه بآنان نداده همواره درخواست
[ 515 ]
بازگشت براى توبه كردن ، و عمل صالح نمودن براى خدا مينمايند . لكن درخواستشان پذيرفته نميشود چنانكه در قرآن شريف سوره 6 آيه 27 فرمايد : وَ لَو تَرى إِذ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ ، فَقالُوا يا لَيتَنا نُرَدُّ ، وَ لا نُكَذِّبُ بِاياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ المُؤمِنينَ ، آيه 28 بَل بَدا لَهُم ما كانُوا يُخفُون مِن قَبل ، وَ لَو رُدَّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنهُ ، وَ اِنَّهُم لَكاذِبُون ،
اگر ببينى هنگاميكه گنهكاران را بر آتش توقّف دهند كه گويند ايكاش ما را بدنيا باز گردانند ، تا آيات پروردگار خويش را دروغ نپنداشته از جمله گروندگان باشيم ، به پيغمبر من اينها را راستگو نبوده ،
بلكه آنچه از پيش برايشان پنهان بوده پيدا شده ، و اگر باز گردانده شوند باز گردند بآنچه كه از آن نهى كرده شده بودند ، و براستيكه اينها دروغ گويانند ، پس اكنون كه شما در دنيائيد چنين پنداريد كه از خدا درخواست بازگشت كرده ، و خدا بازتان گردانيده است ، پس عمل نيكو تهيّه كنيد ، تا از رستگاران بوده باشيد زيرا ) جهان شما را جاى زيستن نيست ، و شما مسافر و رهگذرانى هستيد كه بكوچيدن از آن اعلام كرده شده ، و بتوشه بردارى از آن مأموريد ، بدانيد اين پوست نازك ( بدن ) را تاب شكيب بر آتش دوزخ نيست بنابراين بخودتان رحم كنيد ، زيرا شما خويش را هنگام سختيهاى جهان آزمودهايد ،
( و بيتابى خود را در برابر دشواريها ثابت نمودهايد ) مگر نديدهايد ، يكى از شما از خاريكه بپايش ميخلد ،
يا از لغزشى كه ( بعضى اعضاى ) او را خونين ميكند ، يا از ريگ گرمى كه او را ميسوزاند چسان مينالد ،
پس چنين كسى چه حالى دارد ، هنگاميكه زير پا و بالاى سرش دو آجر بزرگ از آتش هم بستر سنگ و همنشين شيطان باشد ، ( چنانكه خداوند كريم در قرآن مجيد سوره 66 آيه 6 فرمايد : يا أَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا قُوا أَنفُسَكُم وَ أَهليكُم نارًا وَقودُهَا النَّاسُ وَ الحِجارَةُ ، عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ ، لا يَعصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُم ، وَ يَفعَلُونَ ما يُؤمَرُونَ اى گروه مؤمنين خود و فرزندانتان را نگاهداريد از آتشى كه هيزم و افروزنده آن سنگها ( ئى است كه بت پرستان بعنوان بت آنها را تراشيده و ميپرستيدند ) و بر آن آتش فرشتگان درشتخوئى موكلند كه بفرمان خداوند عصيان نورزيده و مأموريّت خويش را بجاى آورندگانند ، و نيز در س 43 ى 36 فرمايد : وَ مَن يَعشُ عَن ذِكرِ الرَّحمنِ ، نُقَيِّضُ لَهُ شَيطانًا ، فَهُوَ لَهُ قَرينٌ
[ 516 ]
هر كس از ذكر خداى رحمن ديده بپوشد ، ما شيطانرا همنشين او قرار ميدهيم ) شما هيچ ميدانيد هنگاميكه مالك دوزخ از سر خشم بر آتش بنگرد ، چسان از خشم او ( جهنّم بجوش و خروش افتاده ) پاره از آتش بر پاره ديگر هجوم كرده ، و يكديگر را پى سپر خويش ميسازند و ( هيچ ميانديشيد ) هنگاميكه بر آن تندى كند ( و بدو نهيب زند ) چگونه توان و تاب از دست آتش بدر رفته ، از فرط جزع از شدّت تندى مالك بين درهاى دوزخ بجهد ( و بگوشه پنهان شدن خواهد ، اگر نميدانيد بدانيد ، و براى لذّت بردن از اين چند روزه جهان فانى بنافرمانى خدا اقدام ننمائيد ، و چنين آتشى را بجان خويش نخريد