ترجمة
( يكى از ياران حضرت فرزند فضاله ) نوف بكالّى گويد : شبى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را ديدم سر از بستر برگرفته بسوى ستارگان نگهى افكنده ، و مرا صدا زده فرمود : اى نوف ، خوابى يا بيدار عرض كردم بيدارم يا امير المؤمنين فرمود اى نوف خوشا بحال آنانكه بىرغبت بدنيا بوده و خواستار آخرت شدند ، آنان مردمانى هستند كه زمين را نشيمنگاه ، و خاكش را خوابگاه ، و آبش را عطر ،
و يا عيش و لذّت خويش فرض كردند ، قرائت قرآن را لباس باطن ، و خواندن خداى را لباس ظاهر گرفتند ، آنگاه بدانسان كه عيسى مسيح اللّه از جهان كناره گزيد ، آنان از جهان كرانه گزيدند ،
و بريدند بريدنى نيكو ، اى نوف ، در چنين ساعتى از شب داود عليه السّلام سر از بستر برداشته ،
و در محراب عبادتش ايستاده و فرمود : اين ساعتى است كه بنده در آن پروردگارش را نخواند جز آنكه دعايش بهدف اجابت مقرون گردد ، مگر اينكه آن مرده يك بگير ، و باج ستان ، يا نماينده ستمكاران و دزدان ، و يا شرطه و پاسبان پادشاهان ، يا نوازنده طنبور ، و زننده ساز ، يا نقّارهچى سلطان بوده باشد .
سيّد رضى ( ره ) گويد : عرطبة بمعنى طنبور ، و كوبه بمعنى طبل است ، گاهى اين دو را نيز بعكس معنى كردهاند