ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است در بعثت حضرت ختمى مرتبت ( ص ) بيان فرموده :
خداوند تعالى پيمبر اسلام را هنگامى ( برسالت ) برانگيخت كه بشر ( از جادّه هدايت ) گمراه و در ( وادى ) حيرانى و سرگردانى ، و فتنه ، و فساد دچار خبط و اشتباه شده بودند ، تمامى در دست هواها و آرزوهاى ناهنجار اسير ، و در چنگ كبر و نخوتهاى بيجا دستگير بودند ، جهل و نادانى آنها خوار و سبكسر ، و نفهمى ، و ترديد در امورات آنان را مضطرب و پريشان ساخته بود ( عرب به پرستش چوب و سنگ ، عجم به ستايش آتش ، ملل مغرب زمين در حال توحش و بربريّت ميزيستند ، اوّلى دختران جوان را زنده بگور ميكرد ، دوّمى با مادر و خواهر خود بزنا و فحشاء ميپرداخت ، سوّمى در جنگلها و جزيرهها مانند درّندگان بخونريزى مشغول ، و با حيوانات محشور بودند ، در چنين موقعى خداوند محمّد ( ص ) را بدعوت بشر بسوى خود مأمور فرمود ) پس رسولخداى صلّى اللّه عليه و آله در راه پند و نصيحت مردم كوشش و جدّيت ( بىسابقه از خود ) نشان داد و در راه ( نجات بشر ) قدم نهاده ، و آنان را بسوى حكمتها و پندهاى نيكو خواندن گرفت ( طولى نكشيد كه دستورات عاليه و قوانين نورانى آن منجى عالم بشريّت ، عرب مشرك و متكبّر را رام و موحّد ، عجم گبر و آتش پرست را خداشناس ، قبايل غار نشين و وحشى اروپا را از حشر با حيوانات نجات داده ، و زنجير اسارت و بردگى را از گردن زنان برداشت ) .