ترجمة
از نامههاى آنحضرت عليه السّلام است بدو تن از سرلشگرانش ( هنگاميكه آن دو تن را با سپاهشان بفرمان بردن از مالك اشتر امر ميفرمود .
[ 763 ]
و ما بيارى خداى ترجمه و شرح حال جناب مالك را در عهدنامه كه حضرت بدو نگاشتهاند ،
مفصّل بيان خواهيم كرد ، و همين فرمايش حضرت درباره شرف و بزرگوارى ايشان كافى است كه فرمودند ) من مالك ابن حارث معروف با شتر را بر شما و هر كه در تحت فرمان شما است امارت و سرورى دادم از اين پس ( او امير و شما مأمور ، و او رئيس و شما مرئوسيد ) فرمانش را بشنويد ، امرش را اطاعت كنيد ، او را در برابر ( پيش آمدهاى سخت پيكار و حملات ) دشمن زره و سپر قرار دهيد ، چرا كه مالك اشتر كسى است كه ( در جنگ و غير جنگ بجز از خدا ) از هيچكس نهراسيده و ( از فرط ايمان ) خطا و لغزشش در نگيرد ، و در چيزيكه شتاب بسوى آن چيز با حزم و احتياط دمسازتر افتد ، راه درنگ و كندى نپويد و در چيزيكه درنگ و كندى در آن برتر باشد ، راه تندى و شتاب نسپرد ( مالك مردى مجرّب و كار آزموده است ، بهنگام زدن زخم ميزند ، و درگاه نهادن مرهم مينهد ، نه تازيانه را كار تيغ فرمايد ، نه از تيغ كار تازيانه خواهد ، و البتّه از چنين سرهنگى پيروى كنيد تا پيروز شويد ) .