ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است ( در پرهيزگارى و دورى از جهان و امر بپايدارى در برابر پيش آمدها ) خدايرا براى بخشيدن نعمتهايش مىستايم ، و براى اداى وظايف و گذاردن حقوقش ( كه عبارت از واجبات دينى و قوانين اجتماعى است ) از او خواهان ياريم ، خداونديكه لشكرش ( فرشتگان و پيمبران و سالكان راه حق بر دشمنانش هماره ) پيروز ، و مجد و عظمتش بزرگ است ، و گواهى ميدهم باينكه محمّد ( ابن عبد اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بنده و فرستاده او است ، او مردم را بفرمان بردارى از خدا خوانده ، و با جنگ در راه دين بر دشمنان حق چيره و پيروزمند گرديد ،
اجتماع و هماهنگى بدخواهان بر تكذيب ( رسالت ) او و فرو نشاندن نور او را از تلاش و كوشش ( در آنراه ) باز نداشت ( تا پرچم اسلام را در جهان برافراشت مردم ) پس بتقوا و پرهيز از خدا چنگ در افكنيد ، كه آن را رشتهايست محكم ، و پناهگاهى است كه اوجش بلند است
[ 684 ]
و ناگهان فرود آمدنهايش پيش دستى كنيد ، و خويش را پيش از رسيدن و وارد شدنش آماده سازيد ، چرا كه قيامت پايان كار ( و چاره گرفتاريها پس از مرگ ميسّر نيست ) و براى پند دادن شخص خردمند ، و عبرت گرفتن كسيكه بيخرد است مرگ كافى است ، و شما پيش از به پايان رسيدن ( دوران حيوة و ديدار قيامت ) چيزهائى ميدانيد از تنگى قبرها ، بسيارى رنج و اندوه و مأيوسى ، ترس و بيم از جايگاه آگاهى ( برزخى كه نتيجه اعمال را مشاهده ميكنيد ، و وحشت و خوف پياپى ، پس و پيش شدن دندهها ، ( از شدّت فشار قبر ) كر شدن گوشها ، تاريكى لحد ، و ترس عذابيكه خدا وعده كرده است ، تنگى و گرفتارى گور ، و مسدود كردن ، ( رخنه و روزنه طاق ) آنرا با سنگ پهن ( در اينصورت براى چه اينگونه دل بدنيا بسته ، و از اين پيش آمد سخت و دشوار فارغ نشستهايد ) .
بندگان خداى ، خدايرا ، خدايرا از او بترسيد ( و براى پس از مرگ كارى كنيد ) زيرا كه جهان بيكره ناگاه بر شما ميگذرد ، و شما و قيامت بسته شده ، بيك ريسمانيد ، تو گوئى آن قيامت با نشانههايش رسيده ، و پرچمهايش را نزديك ساخته است ، شما را سر راه خويش نگهداشته ( تا بحسابتان برسند ) و مانند آنست كه دشواريهايش را پيش آورده و ( همچون شتر ) سينههايش را بروى خاك گسترانيده است ، و دنيا دست از مردم خود كشيده ، و آنها را از كنارش رانده است ، گوئى جهان ؟ رودى بود گذشت ، يا ماهى بود كه بسر آمد ، تازهاش كهنه ، و فربهاش لاغر گرديد ، ( اقويا و گردنكشان ناتوان و بيچاره شده ، و آنها را بازداشت كردند ) در جاى تنگ و كارهاى بزرگ درهم و برهم ، و آتشيكه آزار و اذيّتش سخت ، صدايش بلند ، شرارهاش فروزان ، نعره و نهيبش خشمناك ، زبانهاش پر سوز و گداز ، فرونشستنش دور ، هيزمش پر شعله ، تهديدش پر هول ،
نه آن ( از فرط تاريكى و دورى ) نا پيدا ، اطرافش تاريك ، ديكهايش جوشان ، و امور و كيفرش رسوا كننده است ( چنين آتشى براى كيفر كفّار ، و گنهكاران و دشمنان خاندان رسالت و ولايت مهيا است ، لكن نيكان و دوستان اهلبيت ) و آن كسانيكه از پروردگارشان مىترسند گروه گروه بسوى بهشت رانده ميشوند ، در حاليكه ( همه ) از عذاب ايمن ، و از نكوهش آزاد ، و از
[ 685 ]
آتش دوراند ، بهشت بواسطه ( وصال از هجران ) آنان بياسوده ، و آنان هم از منزل و مقرّ خويش خرسندند ، آنان ( راد ) مردانى هستند كه در جهان پاكيزه كاران ، و ديدگانشان سرشك افشان بوده ، شبستان در دنيايشان از حيث خشوع و تضرّع و استغفار ( بمنزله ) روز ، و روزشان از حيث دهشت و ؟ دورى ( از جهان بمنزله ) شب است ، آنگاه خداوند ( همينكه تقوى و نيكى و اطاعت و دورى آنان را از جهان نگريست ) بهشت را جاى بازگشت ، و شادكامى را پاداش ( كارهاى ) ايشان قرار داده ، و آنها ببهشت ، و سلطنت هميشگى ، و نعمت ثابت ، و برقرارتر و شايستهترند .
بنابراين بندگان خداى ، رعايت كنيد چيزى را كه برعايت آن چيز رستگارتان سود ميبرد ،
و به تباه ساختنش تبهكارانتان زيان مىبينند ( و آن چيز تقوى و اعمال صالحه است ) و با كارهاى نيكتان بر مرگها پيش تازيد ، زيرا كه شما بهرچه پيش فرستيد گروگان ، و بآنچه بجاى آوردهايد پاداش داده ميشويد ، بدان ماند كه مرگ شما را دريافته ، ديگر بازگشتى در كار نيست تا ( بتوبه و تدارك براى آينده ) نائل شويد ، و از لغزش گناه وارهيد ، خداوند ما و شما را بفرمانبردارى خود و رسولش بكار دارد و بفضل و رحمتش از ( سر تقصيرات ) ما و شما درگذرد .
بر جاى خويش باشيد ، و بر بلا و رنج ( جهان ) شكيب ورزيد ، نكند كه در سر درخواستهاى زبان دست و تيغهايتان را بكار اندازيد ، مبادا بآن چيزيكه خداوند براى شما شتاب نكرده است ،
شتاب كنيد ، ( و خود را در سر كارهاى بيهوده بكشتن دهيد ) زيرا هر كه از شما ( كه طبق دستورات الهى رفتار كرده ) بر خوابگاه خويش بميرد ، در حاليكه شناساى حقّ پروردگار ، و حقّ رسولخدا ( ص ) و اهل بيتش بوده باشد ، شهيد مرده است ، أجرش با خدا است ، و براى نيّت پاكى كه داشته مستوجب ثواب است ، و همين پاكى نيّتش بجاى شمشير كشيدنش ( در راه خدا ) ميباشد ، براستى كه هر چيز را سر رسيد و مدّتى است ( كه بدون بسر آمدن آن كوشش ناسودمند است ، و شما هر وقت ديديد كفر و طغيان بالا گرفته ، و كفّار بسياراند ، و شما از عهده جلوگيرى و جهاد با آنان برنميائيد ، بيهوده خويش را به خطر جنگ با آنان نيندازيد ، و همينكه از افعال آنان ناخورسند بوده ، و خيال جنگشان را در خاطر مىپرورانيد ، همين بمنزله جهاد در راه حقّ است ) . 687
[ 686 ]