ترجمة
از نامههاى آنحضرت عليه السّلام است ، بسوى معاويه ، در نخستين روزيكه
[ 1014 ]
بخلافت با حضرتش بيعت شد ، و اين نامه را واقدى ( محمّد ابن عمر كه از دانشمندان بزرگ جهان تشيّع و از اهل مدينه و در 207 هجرى در بغداد از دنيا رفته است ) نقل كرده است .
پس از ثناى خدا و ستايش رسول ( ص ) ، معاويه تو عذر و اعراض و دورى كردنم را از شماها نيك ميدانى ( و بخوبى آگاهى كه دعوت من شما را به بيعت كردن با خودم روى حقّ و حقيقت است ، لكن شما گمراهان از حق بدور ، مرا از حقّم بدور كرديد ، تا اينكه عثمان كشته افتاد ) و داستانيكه ناچار واقع شدنى و گزيرى از آن نبود واقع شد ، سخن در اين رشته بسيار ، و داستان دراز است ،
گذشته گذشت ، و آمدنى آمده است ( اكنون كه دوره خلفاى غاصب گذشته ، و حق بحق دار رسيده است ، تذكره و تكرار قضاياى آن دوره آنهم براى چون تو شخصى لزومى ندارد ، كوتاه سخن آنكه تو براى من ، از آنانكه نزدت هستند بيعت گرفته ، و خود در گروهى از يارانت بسوى من آى ، و السّلام .