ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است كه در آن حالات مردم آخر الزّمان را تشريح فرمودهاند :
[ 379 ]
( در دوران جاهليّت كلّيّه بشر به پرستش اوثان و ستايش نيران سرگرم بودند ) پس خداوند تعالى محمّد صلّى اللّه عليه و آله را براستى و پيامبرى بر انگيخت ، تا اينكه بندگانش را از پرستش بتها ، و اطاعت ( از دستورات ) شيطان بسوى پرستش ، و پيروى ( از اوامر و نواهى ) خودش بكشاند ( و اينكار را انجام داد ) به وسيله قرآنيكه او را آشكار و استوار گردانيده ، تا اينكه بندگانش او را پس از وقتى كه نشناختند بشناسند و اقرار به ( يگانگى ) او كنند ، پس از آنكه او را انكار ميكردند و ( وجود ) او را ثابت دانند ، پس از آنكه منكرش بودند ( و بهست و بود او اعتقاد نداشتند ) پس خداوند پاك خود را در كتابش به بندگانش نشان داد ،
( و قدرت و سطوت خويش را در آن آيات باهرات بيان ساخت ) بدون اينكه آنچه را كه از قدرتش به آنان نشان داده بود ديدن توانند ، و آنان را از سطوت و جلالت خود ترسانده ( و به آنان گوشزد كرد ) كه چگونه نابود كرد كسانى را كه بعقوبات نابودشان كرد ، و چسان درويد و هلاك كرد كسانى را كه به صدمات درويد و هلاكشان ساخت ( مانند قوم عاد و ثمود و لوط و سبا ، به باد و آتش و آب و زلزله و غير اينها ) .