ترجمة
قسمتى از اين خطبه در تشخيص دانا و نادان است :
دانشمند كسيست كه خويشتن را قدر شناسد ( و بداند از كجا آمده و مقصد از آوردنش چه بوده و هركس قدر خود را نشناخت همين نادانى براى او بس ، بدرستيكه دشمن ترين مردان نزد خداوند تعالى بندهايست كه خدا او را بخودش واگذارده باشد ، ( از فرط گناه باب توبه براه مسدود گرديده ) قدم از شاه راه ( هدايت ) بيرون نهاده ، و بدون رهنما ( در وادى گمراهى سير نمايد ، وقتى كه او را بسوى زراعت دنيا بخوانند ( براى ثروت چابك ) كار ميكند ، و وقتى كه او را بسوى كشت و كار براى آخرت دعوت كنند ( كميتش لنگ و ) كاهلى مينمايد ،
تو گوئى كاركردن ( براى دنيا ) بر او واجب است ( كه اينطور در انجامش ساعيست ) و مثل اينكه آنچه ( از امور آخرت كه ) در عملش كاهل است ، از او ساقط است ( كه اينگونه از آن دورى ميكند ) .