ترجمة
بار خدايا تو سزاوار وصف نيكو ، و در خور شمارش نعمتهاى بىپايانى ، اگر شخصى ( عاشق ) آرزومند ( وصل ) تو باشد پس تو بهترين آرزو برده شدگانى ، و اگر كسى بدرگاه تو چشم اميد داشته باشد پس تو برترين اميد داشته شدگانى ( عشّاق وصال تو هميشه از جام وصالت سيراب و اميدواران از الطاف تو همواره بهرهمندند ) بار خدايا تو ( از منبع جود و كرمت ) براى من بساطى گستردى كه در آن جز تو را ستايش كردن نتوانم ، و سواى تو ثناى أحدى را سرودن نيارم ،
و آن ستايش را بسوى جايگاههاى حرمان و نوميدى و شكّ و شبهه توجّه نخواهم داد ( فقط اين توئى كه مستحقّ ستايش و ثنا هستى و انسان بجز تو از هر كس مدّاحى كند جز خيبت و خسران و زيان نتيجه عائدش نخواهد شد ) ( خدايا سزاوار است كه تو را سپاسگذار باشم زيرا كه ) توئى
[ 240 ]
كه زبان مرا از ستايش آدميان و درود پرورش يافتگان خودت بازداشتى ، خدايا از براى هر ستايشگرى در نزد هر ستوده شدهاى اجر و جزائى و مزدى است ، و من كه جز تو را ستايشگر و ثناگو نبودهام ، از تو اميد و توقّع دارم كه مرا بر ذخيرهها و توشههاى رحمت و گنجهاى آمرزش رهنمون باشى ، بار خدايا اين ( ثناگوى كسى نبودن و از جز تو چشم اميد و عطا نداشتن ) مقام كسى است كه تنهائى و يگانگى را مختصّ تو دانسته ، و جز تو ديگرى را سزاوار اين مدحها و ستايشها نديده است ، خداى من مرا بسوى تو نيازمنديى است ، كه جز فضل و عطاى تو آن نيازمندى و حاجت را جبران نميكند ، و سختى آنرا جز جود و احسان تو برطرف نميسازد ، پس ( اى خداى كريم بخشنده بنده نواز نوازشى فرموده و ) در اين جايگاه خوشنودى خودت را بما ببخش و ما را از اينكه دست خود را بسوى غير تو دراز كنيم بىنياز گردان ، زيرا كه تو بر هر كاريكه بخواهى توانا هستى
[ 240 ]