ترجمة
قسمتى از اين خطبه است كه از چيرگى بنى اميّه بر مردم سخن رانده و زوال ملك ايشانرا اخبار فرموده :
باندازه بنى اميّه مردم را تحت تسلّط و فشار خويش قرار داده انواع ظلم و ستم را روا دارند
[ 202 ]
تا اينكه گمان كننده ( بى اطّلاع ) خيال كند كه ناقه گيتى فقط براى بنىاميّه عقال شده ، شير و نفع خود را بايشان ميبخشد ، و آنان را از شراب صاف خويش سرمست ميسازد ، و هيچگاه شمشير و تازيانه تسلّط و قتل و غارت آنان از اين امّت برداشته نميشود ( چه خيال خام و ) گمان دروغى است كه اين گمان كننده درباره آنان كرد ، اين بهره بردن آنان ( و فرمان روائيشان بر مردم ) در جهان همچون قطره آبى است كه هنگام نوشيدن آب در گلو جهيده ،
( و هنوز قطره از آن را فرو نبرده ) و اندكى نچشيده كه بايد تمامى را بيرون دهند ( ديرى نپايد كه بنى عبّاس دست تطاول آنها را كوتاه ، و شرّشان را از سر مردم بكنند ) .