ترجمة
بندگان خداى پند دهندهترين مردمان بخودش كسى است كه فرمانبردارترين ايشان از پروردگارش باشد ، و فريب دهندهترين مردمان بخودش كسى است كه نافرمانترين مردمان از پروردگارش باشد ( چون نافرمانى و فريفتن مردم و فرمانبردارى و پند گرفتن از مردم سود و زيانش در آخرت عايد خود شخص گشته ، و باعث سعادت و شقاوت او ميشوند بنابراين ) زيانكار كسى است كه بخود زيان وارد آورد ، و خورسند كسى است كه ( مردم را نفريفته و ) دين خود را سالم نگهدارد ، خوشبخت كسى است كه از ديگرى پند گيرد ، بدبخت كسى است كه از هوا هوس خود فريب خورد ، دانسته باشيد ريا و خود نمائى ( در عبادت و دين ) كمش هم شرك بخدا است ، و هم نشينى با اهل هوا و عصيان باعث نسيان ايمان و حضور شيطان است زيرا كه انسان هنگاميكه با پيروان شيطان نشست البتّه شيطان دردل او هم رخنه پيدا ميكند ) از كذب دورى كنيد ، كه او دور كننده ايمان است ( مؤمن هرگز دروغگو نيست ، اگر
[ 195 ]
دروغ گفت ايمان ندارد ) راستگو ( از درياى هلاك ) بر كرانه نجات و رستگارى ،
دروغگو مشرف بر پرتگاه خوارى و نيستى است ، بر يكديگر حسد نبريد ، زيرا همانطوريكه آتش هيزم را ميسوزاند ، حسد ايمان را نابود ميكند ، و با هم دشمنى مينمائيد ، كه آن همچون تيغ تيزى است كه مو را ميتراشد ( خيرات و بركات و صله رحم را از بين ميبرد ) ، و بدانيد كه آرزوها ( ى دنيا ) رهزن عقل و فراموش سازنده ياد آخرتاند ، پس آرزوها را دروغ پنداريد كه آن فريبنده ، و شخص آرزومند فريب خورده است ( انسان وقتى كه عاشق و دلباخته رنگ و بوهاى اين سراى فريب گرديد قهرا از ياد خدا و آخرت دور شده و بعذاب ابدى دچار خواهد شد ) .