( ترجمه )
بنام خداوند بخشاينده مهربان ، ستايش خداوند آنچنانى را سزد كه حمد را بهاى نعمتها و پناه از بلاهاى خويش قرار داده ( در قرآن مجيد هم متذكّر شده
[ 21 ]
كه شكر من باعث زيادتى ولىّ نعمت و كفران نعمت سبب فزونى نقمت من ميگردد ) و آن شكر را وسيله رسيدن ببهشتها و سبب فزودن باحسان خويش ( بر ما ) فرمود و سلام و تحيّت بر رسول و فرستاده او كه پيغمبر رحمت و پيشواى پيشوايان و چراغ و رهنماى امّتان ( در تاريكيهاى جهل و گمراهى ميباشد رسولى كه سرشتش از بزرگوارى و كرامت و طينتش از پيش از مجد و شرافت انتخاب و گرفته شده او است كشتگاه درخت افتخار و شاخ پرميوه و برگ و بار ، ( در حديث نبويست كه فرمود من و على هر دو از درخت واحديم من اصل درخت و على شاخ درخت و حسن و حسين و ائمّه طاهرين ميوه آن و شيعيان برگهاى آن ميباشند ،
هر كس چنگ بآن درخت در زد نجات پيدا كرد و هر كه از آن دورى گزيد هلاك شد ) صلوات زاكيات بر روان اهلبيت و خانواده آنحضرت كه چراغهاى ظلمتها ( واسطه هدايت ) و نگهدارنده امّتها ( از كفر و غوايت ميباشند ) پرچمها و نشانهاى روشن دينند ( تا سركشتگان باديه هلاكت بآنها روى آرند ) و ميزانهاى سنجش فضل و يقينند ( زيرا ميزانهاى كمالات الهيّه قرآن مجيد و اين خانواده از تمامى آفريدگان بعلوم و معارف قرآن داناترند پس ميزان سنجش فضايل اينها هستند و هر فضلى كه در اين ميزان سبك باشد بايد آنرا بديوار زد ) درود و سلام فرستد خدا بر تمامى اينان درودى كه برابر فضلشان و پاداش كردارشان و مساوى با پاكى اصل و فرع بزرگواريشان باشد . ماداميكه صبح روشن نور ميبخشد و ستاره فروزان پيدا و نهان ميشود ( همانطوريكه طلوع صبح و غروب ستاره را تا قيامت انتهائى نيست درود و صلوات بر آنان را نيز نهايتى نباشد )