ترجمة
ابا حمزه انس بن مالك الانصارى الخزرجى خادم و دربان حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله است حضرت بطول عمر درباره وى دعا فرمودند ، و او تا زمان عمر عبد العزيز زنده بود ، داراى بيست پسر و هشتاد دختر گرديد ، راوى حديث طير مشوى است ، نوشتهاند او دو هزار و دويست
[ 1151 ]
و هشتاد و سه حديث از رسولخدا ( ص ) روايت ميكرد مع ذلك بحال كفر و نفاق در بصره بمرد و در يك فرسنگى آن شهرستان بخاك سپرده شد . بهنگاميكه طلحه و زبير رهسپار بصره شدند حضرت امير المؤمنين ( ع ) انس را فرستادند پيش آنان رفته چيزى را كه از رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله درباره آنان شنيده بود بآنها گوشزد نمايد ، و آن چيز اين بود كه طلحه و زبير و انس روزى نزد پيغمبر خدا حاضر و حضرت بآن دو فرمود شما با على ( ع ) خواهيد جنگيد ، و باو ستم روا خواهيد داشت ، بارى انس رفت و باز آمد عرض كرد يا امير المؤمنين من آن مطلب را فراموش كردم حضرت فرمودند ) اگر دروغ بگوئى خدا تو را بسپيدئى بزند كه عمامه آن را نپوشاند ، و پس از آن ديگر انس جز با نقاب ديده نشد .
سيّد رضى ( ره ) گويد : مراد از آن برص و پيسى است . مترجم گويد : پيدا نيست كه سيّد عليه الرّحمة روى چه اصلى مبروص گرديدن انس را موكول برسالت او ببصره نموده است در صورتيكه از كوفه تا بصره راه بسيار و اگر چيزى را كه انس بايد بطلحه و زبير تذكّر دهد فراموش كرده بود يا نميخواست بگويد بايد همان وقت گفته باشد كه من يادم رفته است مگر اينكه بگوئيم انس بصره رفته است طلحه و زبير او را فريفته و چنين حرفى را يادش داده باشند ، لكن آنچه از برخى از كتب ديگر بدست ميآيد اين است كه انس در مجلسى منكر حديث غدير و سخن گفتن اصحاب كهف با آن حضرت گرديد و گفت من چنين چيزها بياد ندارم با اينكه داشت حضرت به تشنگى و برص بر وى نفرين كردند و او ديگر نميتوانست در ماه رمضان روزه بگيرد ، و نميتوانست از شدّت برص سپيدى صورتش را از مردم پنهان دارد . انتهى .