ترجمة
اى مالك ( هيچ ميدانى در دستگاه حكومت تو كدام وزير دشمن جان ، و برخواه ملك تو است اگر نميدانى بدان ) بدترين وزيران تو آن وزيرى است كه در دستگاه اشرار پيش از تو وزارت داشته ، و در زشتكاريها ( و مكيدن خون دل رعايا ) با آنان شركت ورزيدهاند ، نكند كه چنين كس از جانب تو مصدر امرى گردد ، زيرا كه چنين كسان ياران گنهكاران و برادران ستمكارانند ، ( و در اثر حرص و آز بيحدّ و حصرشان دربار سلف تو را ويران ، و اكنون بويرانى كشور تو كمر تنگ بربستهاند ، از چنين نانجيبان بترس ، و آنها را در دربار خويش راه مگذار ) تو ميتوانى از ميان توده كسانى انتخاب كنى كه رأى و نفوذشان همچون آنان ، و گناهان و زشتكاريهاى مانند آنان را مرتكب نشده ، و ستمكار و گنهكاريرا در ستم و گناهش يارى ندادهاند ( آنها خونخوار نيستند ، و دامانشان همچون دلشان از هر عيب و آكى پاك است ) هم هزينه آنها بر تو سبكتر ، و هم ياريشان برايت نيكوتر و هم ميل و مهربانيشان با تو بيشتر ، و هم پيوند و الفتشان با غير تو كمتر است ، مخصوصا در خلوات و مجالست چنين اشخاص را يارگير ، آنگاه بايد گزيدهترين وزيران تو وزيرى باشد كه ( در راه اصلاح كار كشور از دور باش حشمت تو نهراسد ، و با كمال دليرى و بىپروائى ) سخن حق را اگر چه تلخ بيشتر گويد ، و از آن چيزهائيكه خدا آنها را براى دوستانش نمىپسندد ، تو را كمتر يارى دهنده باشد ( يعنى مردانه پيش آيد ، و فرمان خدا و مصلحت عموم را بر تملّق و چاپلوسى از تو ترجيح دهد ) گو اينكه نستودن و سخن تلخ گفتن وى باعث ناخورسندى و دل آزردگى تو گردد ، بارى ( تا ممكن است ) باهل راستى و پرهيز در آميز ولى ( بيدار باش و ) آنها را بر اين خورسند دار كه پرستايشت نكنند ، و بيجا تو را بناشايستى كه دست بدان نگشاده نستايند ، چرا كه اين بسيار ستودن شخص را خود پسند و سركش بار ميآورد ( و كار را بجاهاى بد و باريك ميكشاند )