ترجمة
از نامههاى آنحضرت عليه السّلام است بعثمان ابن حنيف انصارى بهنگاميكه او فرماندار بصره بود و خبر بحضرت رسيد كه او بمهمانى گروهى از بصريان كه بمهمانيش فراخوانده رفته است .
( عثمان ابن حنيف و برادرش سهل ابن حنيف از اصحاب رسولخدا ( ص ) و ياران و دوستان خالص حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و عثمان يكى از دوازده نفرى است كه در مسجد بر له حضرت امير عليه السّلام سخنرانى كردند رجاليّون احاديث اين دو برادر را مورد اطمينان و عمل قرار دادهاند . بهنگاميكه طلحه و زبير بر بصره راه يافتند خزانه داران را بكشتند و جناب عثمان را موى سر و ريش و مژه و ابرو كنده و از شهر بيرونش كردند ، وقتى كه در بين راه بحضرت امير المؤمنين عليه السّلام رسيد حضرت بر حالش گريان شده فرمودند از نزد ما پير رفته و جوان بازگشته ، بارى حضرت بوى نوشتند ، اى فرماندار بصره ) اى پسر حنيف مرا رسيده است كه جوانى بصرى ( شايد براى رسيدن بمقامى خوانى رنگين گسترده ، و طعامهاى چرب و شيرين چيده و بدان طعام ) تو را خوانده ، و تو هم شتابان رفته ، در آن مهمانى خورشهاى الوان و قدحهاى سرشار براى تو خواسته و بسويت آورده ميشده است ، در صورتيكه من اين گمان را نداشتم كه تو بمهمانى مردمى ( بى فكر و رحم و عاطفه ) بر وى كه در مهمانيها عيالمند تهى دست را به ستم برانند ، و توانگرشان را بخوانند ،
( مگر نميدانى طعام چنين مردمى بحلال و حرام آميخته خوردنى ، و دعوتشان پذيرفتنى نيست ، اينان را بگذار همچون بهائم سر در آخور خويش باشند ، و در آخرت بسزاى خود برسند اى عثمان ) در آنچه از اين گونه خوراكيها كه دندان مينهى نيك بنگر ، هر آنچه دانشش بر تو پوشيده ( و حلّ و حرمتش نزدت مجهول ) است بفوريّتش از دست بنه ، و آنچه ميدانى از راه پاكيزه ، و حلال بدست آمده ( باندازه كفايت ) تناول كن ، هان اى عثمان مگر نميدانى براى هر پيروى پيشوائى است كه بايستى از او پيروى كرده ، و بنور دانش وى روشنى جويد ، مگر نميدانى پيشواى شما از دنيايش ( در پوشاك ) بدو جامه كهين ، و از خوراك بدو قرص جوين پسنده كرده است ( اگر شما مدّعى پيروى از على هستيد ، با وجود بودن اين همه برهنگان و گرسنگان اين نرم و نازك پوشيدن ، و اين چرب و شيرين خوردن و نوشيدن از چه و به پيروى از كيست ) درست است كه شما توانائى اينگونه زندگى كردن را نداريد و لكن ( اين ميتوانيد كه ) مرا براهد و پاكدامنى و كوشش ( در راه حق ) يارى دهيد ، پس ( تا اين اندازه كوتاهى نكنيد ) ،
[ 885 ]
سوگند با خداى من از دنياى شما طلائى نيندوخته ، و از غنائم آن مالى فراوان گرد نكرده ، و بجز اين كهن جامه كه در بردارم ، جامه ديگرى تهيّه نديدهام .