ترجمة
پسر جانم ، خودت را بين ديگران و خودت معيار قرار ده ، آنچه بر خويش مىپسندى بر ديگرى بپسند ، هر آنچه براى خويش نميخواهى بر ديگرى مخواه ، همچنانكه بر خودت ستم روا نميدارى بديگرى ستم روا مدار ، بدانسانكه دوست دارى با تو نكوئى كنند با ديگران نيكى كن ، زشت را از خود ( نسبت بديگران ) مپسند ، همانطوريكه آن زشت را از ديگرى بخويش نپسندى ، از مردم خوشنود باش ، بهمان چيزيكه از آنان نسبت بخودت خوشنود ميشوى ، در چيزيكه از آن آگاهى كافى ندارى سخن مگوى ، اگر چه كمى آگاهى داشته باشى ( سخنى كه ميگوئى بايد از روى تحقيق باشد ،
نه با شك و ترديد ) و اين را بدان و باور دار كه هيچگاه خود پسندى و خويشتن خواهى با درستى و صواب دمساز نيست ، بلكه آن تباه كننده خردها است . مالى را كه بكوشش فراوانش به چنگ آوردى آسانش انفاق نماى ، و براى ديگرى نگهدارى مكن ( و بوارثش باز مگذار ) هر آنگاه كه بمنظور و مقصدت هدايت كرده شده و دست يافتى ، خاضعترين اوقات براى پروردگارت باش ( و شكرانه آن نعمت را بدين طريق بگذار ) .
[ 832 ]