ترجمة
پسر عزيزم ، وصيّت مرا نيكو بفهم ( و پروردگارت را نيكو بشناس ) و بدان آن خدائيكه بخشنده حيات است ، گيرنده جان است ، و آنكه آفريدگار است ميراننده است ، آنكه جان ستان است ، دهنده جان ، و آنكه مبتلا كننده است ، شفا دهنده است ( خلاصه زمام كلّيّه أمور آفرينش از درد ، و دور ، و مرگ ، و حيات ، بدست قدرت او است ) و اين جهان سرپا نيست مگر براى آن چيزيكه خداوند بخاطر آن چيزش آفريده است ، و آن چيز عبارت است از نعمت دادن ، و مبتلا كردن ( در دنيا ) و مزد دادن در آخرت ، و پاره از چيزهاى ديگرى كه خود خواسته ، و رازش بر ما پوشيده است ، پس اگر چيزى از اين كار بر تو دشوار افتاد ( و آنطوريكه دلخواه است سر از اسرار آفرينش بدر نياوردى بيهوده ، بر سازمان شگرف گيتى خورده مگير ، كه بناى آن در كمال متانت و استحكام است و ) ندانستن آن امر را حمل
[ 827 ]
بنادانى خويش كرده ، و بدانكه نخست كه تو آفريده شدى نادان بودى ، و آنگاه ( كم كم در مدرسه آنجهان درس زندگى خوانده و ) دانا گرديدى ، و بدان بسيارى از امور است كه تو آن را ندانسته فكر و رأيت در آن سرگردان و ديدهات در آن گمراه ( و نابينا ) بود پس از آن ندانستنيها و نديدنيها در آن بينا شدى ( و دانستيش ) بنابراين ( در دانستن راز آفرينش ) چنگ بدامان كبريائى آنكسى دررن كه تو را راست و مستوى الخلقه آفريد ، و روزيت داد ، تو بايد فقط او را پرستش كرده ، و توجّهت بسوى وى بوده ، و از او در بوك و بيم باشى .