ترجمة
از نامههاى آنحضرت عليه السّلام است بمعاويّه معويّه خداى را بپرهيز ، در آن چيزيكه در نزد تو است ، و حقّ او را بر خويش نگهبان باش ( و شكرانه نعمتهائى كه بتو ارزانى داشته است بجاى آر ) و بسوى شناسائى چيزيكه ناشناختنش را از تو نپذيراند باز گرد ( تو خود ميدانى كه من امام مفترض الطّاعة ميباشم ، تا وقت باقى است بيعتم را بگردن بگذار كه فردا نميتوانى بگوئى من امام را نمىشناختم ) زيرا كه بردن فرمان ( خدا و پيروى از امام ( ع ) ) نشانههاى روشن ، و راههاى درخشان ، و طريقى هويدا ، و فائدهايست بسيار مطلوب كه ( آن عبارت از بهشت است و ) زيركان بآن برسند ، و ابلهان از آن تن زنند ، هر آنكه از آن بيكسوى شد ، از حقّ و راستى بازگشت ، و در بيابان گمرهى بسر در آمد ، خدا نيز نعمتش را از او بستاند ، و نقمش را بوى فرود آورد ، معويه نگهبان خويش باش ، و نفس خود را واپاى زيرا كه خدا راهت را برايت روشن ، و كارهايت بهر جا كه منتهى ميشود آشكار فرمود ، لكن تو ،
( بيراهه را بر راه گزيده ) بمنتها درجه زيان و آخرين مرحله كفر روان گشتى ، براستى كه نفس تو تو را در لجن زار بدى و زشتى غوطهور ساخت ، و در ضلالت و گمراهيت فرو برد ، و بجاهاى هلاكتت وارد ساخت ، و راههاى حق را بر تو سخت و دشوار كرد .
[ 813 ]