ترجمة
از نامههاى آنحضرت عليه السّلام است ( كه آنرا ) ببرخى از سران سپاه خويش ( نگاشتهاند ) :
( الا اى سرهنگ بهنگام برخورد با دشمن ، نخست ستيز و آويز را در بند ، و كين و معاد ترا راه مسپار ، پيش از آنكه كار با زبان تيغ افتد ، تيغ زبان بركش و آنان را كه از زير فرمان ما گردن كشيدهاند بمهر و نرمى بخوان تا گردن نهند ) پس اگر دشمنان بسائه فرمانبردارى بازگشتند ( بدانكه ) اين همانست كه ما آن را خواهانيم ، و اگر ( مهر و نرمى تو در آنان در نگرفت ، و ديديكه در كار پيكار سرسخت و يك راى بوده و ) امرشان بنافرمانى ، و گردنكشى گرائيد ، در اين هنگام با آن كسيكه مطيع و فرمانبردار تو است ، به پيكار با آنكه نافرمانيت ميكند برخيز ، و بيارى آنكه فرمانت را گردن مينهد از ( يارى ) آنكه گردن از ( زير بار ) فرمانت ميكشد بىنياز باش ، زيرا آن ( مردى ) كه كراهت ،
( از پيكار در راه حق و دين ) دارد ، نبودنش ( هزاران بار ) از بودنش بهتر ، و نشستن ( دست بازداشتن ) او از برخاستنش ( بياريت بسى ) پرفائدهتر است .