ترجمة
( اين بود شمّه از سرگذشت زندگانى من از دوران كودكى ، و پيدايش پيمبر اسلام ، همواره قدم بقدم براه وى روان ، و اغلب معجزات آن حضرت را ديده ، و باور داشتهام ، از جمله آنكه روزى ) با آنحضرت صلّى اللّه عليه و آله بودم ، هنگاميكه گروهى از ( كفّار ) قريش نزد آن بزرگوار آمده ، و گفتند اى محمّد ( ص ) ، تو بزرگ كارى را مدّعى گرديده ، كه نه پدرانت و نه كسى از خاندانت آن را ادّعا كرده است ، و ما از تو درخواست كارى ميكنيم ، اگر آنرا براى ما بجا آورده ، و نشان ما دادى ميدانيم تو پيغمبر و فرستاده خدائى ، و اگر بجاى نياوردى ميدانيم تو جادوگرى دروغزن هستى ، رسولخداى صلّى اللّه عليه و آله فرمود : درخواستتان چيست ، گفتند اين درخت را براى ما بخوانى ، تا با ريشههايش ( از زمين ) كنده شده ، و در پيش رويت باز ايستد ، حضرت صلّى اللّه عليه و آله ، فرمودند : خداوند بر همه كارى توانا است ، اگر اينكار را برايتان بكنم ، آيا ايمان آورده ، و بحقّ گواهى خواهيد داد ، گفتند آرى ، فرمود زودا كه من هم آنچه را خواهانيد نشانتان ميدهم ، در صورتيكه ميدانم شما بسوى خير و نيكى باز نخواهيد گشت ،
و در ميان شما كسى هست كه ( مسلمان نشود تا اينكه جنگ بدر سرپا گردد ، و بحال كفر گشته و ) بايد در چاه افكنده شود ، و نيز كسى هست كه بايد لشگرها گرد آورد ( و جنگ احزاب يعنى غزوه خندق را سرپا كند ،
و اين نيز يكى از معجزات آنحضرت است كه از آينده اخبار فرمودهاند ، و جنگ بدر در سال دوّم هجرت در 17 رمضان اتّفاق افتاد ، و حضرت پيش از جنگ بدر به بيست و هشت روز از كسانيكه كشته ميشوند ،
اطّلاع داد ، و آنان عبارتند از ابى جهل ، و وليد ابن مغيره ، و اميّة ابن عبد شمس ، و عتبه ، و شيبه فرزندان ربيعه كه با شمشير مرگ بار على عليه السّلام از پاى در آمدند ، و دوست و دشمن از دلاورى آن حضرت اندازهها گرفتند ، و سرپا كنندگان جنگ احزاب كه مشهور بخندق است ، عبارتند : از ابو سفيان ابن حرب ، صفوان ابن اميّه ، عكرمة ابن ابى جهل ، سهل ابن عمرو ، عمرو ابن عبدود ، و اين عمرو
[ 728 ]
ابن عبدود در اعرب از عامر ابن طفيل كه در شجاعت ضرب المثل است اسجع ميدانستند ، و او آن روز بهنگام تركتاز از خندق اين طرف جسته ، از مسلمين همآورد خواست ، و در رجزش ميگفت : جوهر صوتم تمام شد از بس شما را بمبارزت خواندم ، كجا است آن بهشتى كه ميگوئيد هر كس در راه خدا كشته شود ، بدان بهشت در آيد ، اكنون بيائيد تا من شما را بدان بهشت بفرستم ، تا اينكه بالاخره قهرمان اسلام پس از دستورى از رسول اكرم هروله كنان بر او تاخته ، و با يكضرب شمشير تنش را بخاك افكنده ، و سرش را بخدمت رسولخداى آورد ، بارى امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد : ) از آن پس رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود : اى درخت اگر تو بخدا و روز رستاخيز ايمان داشته ، و ميدانى من رسولخدايم با ريشههايت كنده شده ، و در پيش روى من بايست ، سوگند بدان خدائيكه آن حضرت را براستى فرستاده كه ( ديدم ) درخت با ريشههايش از جاى در آمده ، و آمد در حاليكه او را بانگى سخت و صدائى همچون صداى پر پرنده ( تيز بال ) بود ، پر و بال زنان در پيش روى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ايستاد و شاخه بلندش را بر سرش بگسترد ، و برخى از شاخههاى ديگرش را بر بازوى من كه در طرف راست آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله ايستاده بودم افكند ، همينكه قريش آن ( معجزه ) را از آن حضرت ديدند از روى كبر و گردنكشى گفتند بگوى تا نيمى از آن درخت نزد تو آيد ، و نيم ديگرش برجاى ماند ، آنگاه حضرت فرمان داد ، تا نيمى روى بسوى وى نهاد ، همچون شگفت انگيزترين روى نهادن ، و ( فريادى زد ) سختترين فرياد زدنى ، بطوريكه نزديك بود برسول خداى صلّى اللّه عليه و آله در پيچد ، باز هم از روى كفر ، و ستيزه خوئى گفتند ، بگوى اين نيمه همچنانكه بود ، به نيمه ديگرش پيوندد ، پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله بفرمود ، تا به پيوست ، من گفتم لا اله إلاّ اللّه ، كسى جز خدا پرستش را سزاوار نيست ،
يا رسول اللّه منم نخستين كسى كه بتو گرديده ، و اوّلين كسيكه اقرار كرد باينكه بفرمان خداى تعالى ، و تصديق به پيغمبرى تو ، و احترام فرمانت درخت كرد آنچه كرد ، آنگاه آن گروه همگان گفتند ، زهى جادوگرى بسيار دروغگو ، عجب در كار سحر سبك دست و چابك است ( و باز از روى كبر و تمسخر گفتند ) آيا كار تو را جز مانند اين كسى باور دارد ، مرا ميگفتند ، ( خلاصه با تمام اين اوصاف هيچيكشان ايمان نياورده و بكفر خودشان باقى ماندند ) و من از آن گروهى هستم كه در راه خدا نكوهش نكوهشگر را بچيزى نشمراند ،
[ 729 ]
رخسارشان رخسار راستگويان ، و سخنشان سخن نيكوكاران است ، آباد كنندگان شب ، و رهنمايان روزاند ، چنگ برشته قرآن در افكنده ، راه و روشهاى خدا و پيغمبرش را زنده ميكنند ، ( و احكام دين را منتشر كرده ، و خود بدانها عاملاند ) گردنكش ، زياده طلب ، رشگ بر ، و تبهكار نيستند ،
دلهايشان در بهشت ، و پيكرهاشان ( در جهان ) سرگرم كار است .