ترجمة
( اين بود شمّه از حالات فرزندان اسماعيل و اسحق و يعقوب ، كه در اثر گرويدن بدين اسلام بدانسان از تيره بختى بذروه سعادت و ترقّى رسيدند اكنون ) بدانيد كه شما ( بدينى كه وسيله بزرگى و ارجمنديتان بود پشت پاى زده و ) رشته فرمان را از كفها نهاده ، و در دژ ( روئين قوانين ) الهى كه بگردتان بسته شده بود ، بوسيله ( زنده كردن ) احكام جاهليّت رخنه افكنديد ، در صورتيكه خداوند پاك در رشته مهر و الفتى كه بين اين امّت بست بر آنان منّت نهاد ( چه نيكو ) ألفتى كه در سايهاش ميآرامند ، و در كنارش ميآسايند ، بنعمتى كه احدى از آفريدگان بهايش را نشناسد ، زيرا كه آن نعمت ( كه عبارت از آن الفت است ) برتر از هر بها و بزرگتر از هر بزرگ و نفيسى است ( و در پرتو آن نعمت الفت و محبّت امور دو جهانى را برنامه منظّم است ) و اكنون كه شما دست از اين نعمت گرانبها كشيده و اختلافات زمان جاهليّت را در ميان خود زنده ساخته ، و گردن از زير بار دين بيرون كشيدهايد .
بدانيد كه شما پس از هجرت ( و ورود بشهرستان علم و شريعت سير قهقرائى كرده ، و همچون بدويان و بيابان گردان نادان از ) اعراب شديد ، و پس از مودت و دوستى گروههائى ( مخالف و دشمن يكديگر ) گرديديد ، از اسلام جز بنام آن علاقه نداريد ، و از ايمان جز نشانش را نمىشناسيد ( مؤمن حقيقى و مسلمان واقعى نيستيد ) تو گوئى اسلام را ننگ مىپنداريد ، كه آن كلمه كه در هنگام تن به ننگ نسپردن ميگويند ، شما آن را ( بيمورد استعمال كرده و ) ميگوئيد النّار و لا العار ، به آتش ميرويم ، و تن به ننگ نميدهيم ، گوئيا شما اراده داريد كه اسلام را با دريدن پرده حرمتش و شكستن پيمانش از صورتش وارونهاش سازيد ، چنان پيمانى كه خداوند آن را در زمين براى شما پناه ( از آسيب دشمن ) و در ميان آفريدگانش آسايش قرار داده است ،
و شما اگر بغير اين دين پناهنده شويد ( و دست از يارى و اجراى احكامش بكشيد ) كفّار با شما خواهند جنگيد ، و آنگاه جبرئيل و ميكائيل و مهاجرين و انصاريكه شما را يارى كنند نيستند ، جز اينكه
[ 721 ]
با شمشير ( برّان ) بر كلّه هم بكوبيد ، تا خداوند بينتان حكم فرمايد ( و شكست و پيروزى را بهر كه خواهد بدهد ) براستيكه از بلاها و سختيها و روزگارهاى درهم كوبنده ( جهانيان ) داستانهائى نزد شما است ( كه بايستى آنها را در قرآن كريم مورد مطالعه قرار داده ، و از پيش آمد قوم نوح ، و عاد ، و يونس و لوط پند گيريد ، خوانندگان عزيز ) نكند كه شما از روى نادانى ، مؤاخذه و عذاب خدا را دير پنداشته و سختگيرى و نرسيدن بآن عذاب را سست گيريد ، چرا كه پاك پروردگار مردم قرن گذشته را در ميان شما از رحمت خود دور نساخت ، جز براى اينكه آنان امر بمعروف و نهى از منكر را از كف گذاردند ( و مردم را وادار به نيكيها و دور از بديها ننمودند ) آنگاه خداوند نادانان را براى ارتكاب گناهان و دانشمندان را براى ترك ( امر بمعروف و ) نهى از منكر كردن از رحمت خويش دور ( شان ) ساخت