ترجمة
بندگان خداى بدانيد ، مؤمن در اين سال حلال ميداند آنچه را كه در سال گذشته حلال دانسته ،
و حرام ميداند آنچه را كه در سال گذشته حرام ميشمرد ( مؤمن كه پيرو قرآن و پيغمبر است حلال و حرام محمّد ( ص ) را تا قيامت حلال و حرام ميداند ، و از نزد خويش اظهار عقيده نميكند ) و بدعتهائيكه مردم احداث كردهاند ، بر شما حلال نميگرداند ، آنچه را بر شما حرام گرديده است ( بدعتهائى را كه خلفا احداث كردهاند مانند گواه طلبيدن ابو بكر از حضرت فاطمه با اينكه خودش بايد گواه بياورد ، و جزيه گرفتن عمر از اهل ذمّه بيش از آنچه رسولخدا ( ص ) ميگرفت و مقدّم داشتن عثمان خطبه نماز فطر واضحى را بر خود نماز در صورتيكه نماز مقدّم بر خطبه است ، و بدعتهاى ديگر از اين قبيل ) زيرا حلال آنست كه خدا آنرا حلال ، و حرام آنست كه خدا آنرا حرام فرموده است ، شما بر اثر آزمايش كارها را محكم و استوار ساختهايد ( در اثر تحوّلات گوناگون جهان نيك را از بد ، و حقّ را از ناحق تشخيص دادهايد ) و به پيشينيان از خود پند داده شديد و ( در قرآن كريم ) براى ( هدايت ) شما مثلهائى زده شده و بسوى امر روشن ( دين ) دعوت شديد ، پس از اين دعوت كرد كور نميماند جز آن كسيكه ( بر اثر پيروى از شهوت چشم و گوش دلش ) كر و كور باشد ، و هر كسى را كه خدا بوسيله امتحان و آزمايش سودى نبخشوده از موعظه سودى بر نگرفته است ، نقصان و زيان از پيش روى چنين كسى در آيد تا ( جائيكه در اثر افزايش گمراهى ) زشت و منكر را شناسا ، و نيك و معروف را ناشناس گيرد ، مردم ( گيتى ) دو دستهاند ، يكى پيرو شريعت ، ديگرى مخترع بدعت ، با احداث كننده بدعت ، نه از جانب شريعت برهانى است ، نه از طرف قرآن نورى ، و خداوند سبحان احدى ( از امم سابقه ) را بمانند اين قرآن پند نداد ،
( بزرگترين كتابى كه براى ارشاد بشر نازل گرديده همين قرآنى است كه خداوند از راه محبّت به مسلمين بر پيغمبر اسلام نازل ساخته است ) و آن رشته محكم خدائى ، و راه راست بدون خيانت است ( هر كه باين راه وارد شد ، و در آن چنگ زد از گمراهى و تيرهبختى در دنيا و آخرت رهائى مييابد ) خرّمى دلها ، و سرچشمههاى
[ 488 ]
دانش در آن است ( وارد شونده در اين گلزار الهى چنان از بوى گلهاى معرفت مست ميشود ، كه يكباره دل از دست ميدهد ، و از انهار جاريه فرامين الهى كه فيها لذّةٌ للشّاربين است متلذّذ و سيراب ميگردد ) روشن كننده و صيقل دهنده ( آئينه ) دل جز او نيست ، با اينكه يادآوران ( قرآن و عمل كنندگان بدان ) رفتند ، و مشتى مردم فراموشكار ، يا كسانيكه فراموشى را ( بدروغ ) برخويش بستهاند ، باقى ماندند ( با اين حال براى اتمام حجّت بشما و مردميكه فراموشى را بدورغ بخود بستهاند ميگويم ) اگر خير و نيكى را ديديد بآن كمك دهيد ، و اگر شرّ و بديرا ديديد از آن بگريزيد ( عامل بخوبيها و واگذارنده بديها باشيد ) زيرا ( شنيدم ) پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله مكرّر ميفرمود : اى فرزند آدم ( آى بشر تا دستت ميرسد ) نيكوكار باش و از بد بگذر ، كه اگر چنين كردى ، مردى هستى خوشرفتار و ميانهرو ( و چنين كسى البتّه به مقصد نايل ميشود )