ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است ( كه در آن مردم را اندرز داده و فضائل قرآن كريم را بيان فرموده است ) مردم از بيانات الهى ( در قرآن كريم ) بهرهمند شويد ، و پند و اندرز خدا را بكار بسته ، نصيحتش را بپذيريد ،
زيرا خداوند بدلايل آثاريكه ( بر همه كس و از همه چيز ) هويدا است راه عذرتان را بسته ، و حجّت را بر شما تمام كرده است ( بوسيله قرآن و پيغمبر و اوصياء راه خير و شرّ را نشان داد ، و فرداى قيامت گنهكاران نميتوانند بگويند نميدانستيم ) و آنچه از اعمال را كه محبوب و يا مكروه وى بوده است ، آنها را براى شما هويدا ساخته تا آنچه را كه دوست داشته است پيروى كنيد ، و از آنچه كه دشمن داشته است دورى نمائيد ،
زيرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله ميفرمود : بهشت پيچيده شده بدشواريها ، و جهنّم پيچيده شده بخواهشها
[ 482 ]
( ى نفسانى ) است ( پس انسان بايستى بدشواريهاى جهان ساخته ، و ديده از گناهان و خواهشها بپوشد تا بهشت عنبر سرشت نائل شود ) دانسته باشيد هيچ چيز از طاعت خدا نيست جز آنكه آن مخالف ميل و هيچ چيز از عصيان الهى نيست جز آنكه موافق ميل است ( زيرا كه قواى نفسانى بر قواى عقلانى ميچربند ) آى خدا بيامرزد آن رادمردى را كه دل از شهوت بركنده ، و هواى نفس را از خويش دور سازد ،
چرا كه اين نفس ( انسانى ) دورترين چيزى است از حيث دورى از شهوت ، و همواره به پيروى از آرزوى خويش عاشق گناه است ، بندگان خدا اين را بدانيد ، كه مؤمن هيچ شب و صبحى را بسر نميرساند ،
جز اينكه از نفس خود بدگمان ، و هميشه از او عيب جوئى ميكند ، و از آن خواهان زيادتى ( عبادت ) است ( گذشتگان از مؤمنين شما چنين بودند ، و به نيروى تسلّط بر نفس خدايرا عصيان نميكردند ) پس شما نيز مانند گذشتگان پيش از خويش ، و جلو روندگانتان باشيد ، آنها خيمه ( علايق ) را از جهان بر كندند خيمه كندن شخص كوچ كننده ، و آنرا طىّ كردند طىّ كردن منازل ( بدون دل بستگى و پاى بندى بزخارف جهان سر خوش و چابك از آن گذشتند ، پس از آن در سفارش و ستايش قرآن فرمايد :
أيّها النّاس ) دانسته باشيد اين قرآن پند دهندهاى است كه خائن نيست ، راهنمائى است كه گمراه نمينمايد ، گويندهايست كه دروغ نميگويد ، هيچكس با قرآن همنشين نشد ( و از روى انديشهاش نخواند ) جز اينكه از نزد آن برخواست با زيادتى و كمى ، زيادتى درستگارى ، كمى از كورى و گمراهى ، و بدانيد هيچكس را پس از داشتن قرآن نادارئى ، و هيچكس را پيش از نداشتن قرآن دارائى نيست ، ( فقير نادار با بكار بستن قوانين نورانى الهى دارا ، و غنىّ دارا با بكار نبستن آنها نادار است ) پس براى دردهاى ( درونى ) خويش از آن درمان طلبيد ، و در گرفتاريها او را كمك گيريد ، زيرا درمان دردهاى بزرگ كه عبارت از كفر و نفاق ، و تباهى ، و گمراهى است در قرآن است ، پس حاجات خود را بوسيله آن از خدا بخواهيد ، و بدوستى قرآن بسوى خدا توجّه نمائيد ، و آن را وسيله خواهش از بندگانش قرار ندهيد ، زيرا كه بندگان مانند قرآن بخدا متوجّه نميشوند ، و بدانيد كه قرآن شفاعت كنندهايست كه شفاعتش ( نزد خدا ) پذيرفته ، و گويندهايست كه گفتارش تصديق ميشود ، روز قيامت هر كس را كه قرآن شفاعت كرد ، شفاعتش درباره او قبول ، و هركس را كه قرآن زشت دانست ( و اعمالش بر
[ 483 ]
خلاف آن بود ) گفتارش تصديق كرده شود ، قيامت كه سرپا شد منادى ندا در دهد ، آگاه باشيد كشت كننده در كشت و پايان كار خويش گرفتار است ، جز كشتكاران قرآن ، پس شما از كشتكاران و پيروان قرآن بوده ، و آنرا بسوى پروردگارتان رهنما قرار دهيد ، و براى نفوس خويش از او طلب پند و اندرز كرده ، انديشههايتان را كه برخلاف آن است متّهم ساخته خواهشهاتان را در برابر آن مغشوش و خائن دانيد ( و آن را تفسير برأى ننمائيد ) .