ترجمة
از خطبههاى آنحضرت عليه السّلام است هنگام رفتن اصحاب جمل ببصره :
خداوند ( براى بشر ) رسولى هدايت كننده ، با كتابى گويا ، و دينى استوار بفرستاد ( كتابش طرق نيكبختى را نشان دهنده ، و آئينش تا قيامت پاينده خواهد بود ) و جز مخالفت آن دين كه
[ 464 ]
هلاك شونده است هلاك نشود ، براستى كه بدعتهاى مشتبه ، ( به سنّت رسولخدا ( ص ) ) نابود كنندها ( ى مردم ) هستند ، مگر آنرا كه خدا از وقوع در آن مشتبهات نگهدارى كند ( و موفّق به پيروى نكردن از آنها شود ) البتّه سلطان خدائى ( كسى را كه خداوند بامامت و خلافت شما تعيين فرموده است ) امر شما را نگهدارنده است ، پس او را بدون سرزنش و اكراه پيروى كنيد ، بخدا سوگند بايد او را پيروى كنيد ، و اگر نكنيد خداوند دولت و خلافت اسلامى را بطورى از شما بگرداند ، كه ديگر هرگز بسوى شما باز نگردد ، بلكه بازگشت بسوى غير شما كند ( بنى عبّاس آنرا تصاحب نمايند ) .
البتّه اين اصحاب جمل بر اثر خشمى كه از خلافت من دارند ، بطرف هم مايل و يكديگر را يارى ميكنند ،
و من صبر ميكنم مادام كه بر پراكندگى جمعيّت شما بيمناك نباشم ( ولى اگر ببينم ياغيان نزديك است در شما نيز اختلاف كلمه پديد آورند ، آنوقت ديگر كاسه صبرم لبريز شده ، سخن جز با زبان تيغ نخواهد بود ) زيرا اينان اگر راى سست و ناستوده خويش را باتمام رسانند ، رشته نظام مسلمين از هم گسيخته شود ، و جز اين نيست كه اينها جهان را براى آن خواهانند كه بآن كسيكه خدا آنرا بخشيده رشگ ميبرند ، لذا امور و احكام اسلامى را وارونه ميخواهند ( ولى من بخواست خداى سينه آنان را از كينه خالى كرده ، احكام اسلام را پايدار خواهم ساخت ) امّا حقّى كه شما بر ما داريد آن عمل بكتاب خدايتعالى و سنّت رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله ، و قيام بحق او ، و بلند ساختن احكام او است ،
( تا بدان وسيله شما براه دين و قرآن هدايت شويد ) .